هشدار⚆_⚆ :
با دادن ووت و کامنت، خود را در نظر مترجم، عزیز دردونه کنید!
I PROMISE YOU
وقتی که جونگین از سرکار به خونه رسید، کیونگسو خیلی وقت بود که رفته بود...
جونگین سریع کیسه هایی رو که از فروشگاه آورده بود انداخت و با عجله وارد خونه شد و داد زد:
- کیونگسو!
برعکس دفعه قبل، آپارتمان از چیزی به اسم شلختگی کیلومترها فاصله داشت... اما حتی همچین منظره ای نتونست قلب جونگین رو گرم کنه... آشپزخونه، داخل دستشویی و حموم، پشت پرده ها و در ها و حتی زیر صندلی ها رو گشت اما پسر چشم درشتِ خودش رو پیدا نکرد...
- کیونگسوووووووووووووو!
همین طور که قلبش محکم توی سینش می کوبید سمت اتاق خواب رفت... محکم در کمد رو باز کرد... کلی از خدا سپاس گذاری کرد که حداقل لباسای دوست پسرش هنوز توی کمدن...
- تو کجایی؟!!
جونگین از خودش پرسید و با دستش کل صورتش رو پوشوند... هیچ ایده ای نداشت که کیونگسو ممکنه کجا رفته باشه...
در کنار این حقیقت که کیونگسو به خاطر مشکلش هیچ دوستی نداشت، جونگین از ترس گم شدن کیونگسو - درست مثل الان که این اتفاق افتاده بود-بهش اجازه نمی داد که تنهایی بیرون بره... اگه کیونگسو یه موبایل داشت، حداقل می تونست سریع بهش زنگ بزنه...
جونگین بین گریه هاش و در حالی که از خونه خالی شون برگشته بود؛ رفت و از همسایه هایی که توی اون خیابون زندگی می کردن سراغ کیونگسو رو گرفت... هنوز هم امید داشت دوست پسر گم شده ش رو پیدا کنه...
- کیونگسو... من نگرانتم... الان کجا می تونی باشی؟
جونگین خبر گم شدن کیونگسو رو به پلیس داد... بهش گفتن که منتظر تماسشون باشه...
I PROMISE YOU
چهار ساعتی می شد که کیونگسو از خونه رفته بود و جونگین از اون موقع نتونسته از نگرانی دست برداره...
- کیونگسو لطفا جای امنی باش... نمی دونم اگه اتفاق بدی برات بیفته چی کار کنم... اوه خدایااا...
روی مبل نشست و به ساعت دیواری نگاه کرد... به پاهاش که نگاهی انداخت، کاغذ مچاله شده ای رو دید... اولش خواست اون کاغذ رو نادیده بگیره. اما به هر حال برش داشت... نوشته ای رو با خط خرچنگ غورباقه ای دید که می گفت:
ESTÁS LEYENDO
[Completed] •⊱ I Promise You ⊰• (KaiSoo) Persian Translation
Fanfic⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅ فن فیکشن ترجمهای I Promise You | بهت قول میدم کاپل: کایسو، چانبک ژانر: فلاف، رومنس، دراما نویسنده: ParkBaekkie مترجم: KittenHoney (@smilic_) خلاصه: کیونگسو پسر ۲۳ ساله ای که ناتوانی ذهنی داره و مثل بچه های هفت ساله...