- جونگین! جونگین! بیدار شو! جونگییییین!!!
جونگین ناله ی خواب آلودی کرد اما صدای بپر بپر های کیونگسو روی تخت قطع نشد... حتی سریع تر هم شد و بدنش به خاطر حرکات کیونگسو تکون می خورد...
- جونگین! بلند شو! جونگین!
کیونگسو فریاد زد و اونور تخت پرید. بالشی رو برداشت و محکم به پای جونگین زد...
- جونگین. صبح شده! جونگین برای مدرسه دیرش میشه!
- یه پنج دقیقه دیگم بخوابم.
جونگین نالید و کیونگسو با پریدن روی شکمش جوابش رو داد.
- آییی. وات د فا__
- هیسس! کیونگسو گفت که جونگین باید همین الان بیدار شه!
کیونگسو گفت و بازوی دوست پسرش رو کشید... اگه همین الان بیدارش نمی کرد، ممکن بود مرد روبه روش مثل دیروز دیرش بشه.
- جوووننگییییننن!!!!!
- خیلی خب. خیلی خب. دیگه بیدار شدم...
چشمای خواب آلودش رو مالوند و کیونگسو از پشت به سمت دستشویی هلش داد... فهمید که آب حموم آماده ست و جوراب و لباس هاش خیلی مرتب بیرون از کشو گذاشته شده بودن... نگاهش به میز غذا خوری افتاد و نون تست و ماگ مورد علاقه ش رو چیده شده اونجا دید.
سیخ ایستاد و به کیونگسویی که با خوشحالی بهش لبخند می زد نگاه کرد.
- تو... تو این کارا رو کردی. کیونگسو؟
- آره!
کیونگسو هیجان زده سرش رو تکون داد و روی پنجه هاش ایستاد:
- کیونگسو همه ی این کار ها رو برای جونگین کرده! دقیقا مثل زنای توی دراما که کیونگسو از تلوزیون می بینتشون!
گونه های جونگین با شنیدن این جمله رنگ گرفتن... پس گلوش رو صاف و دستپاچگیش رو قایم کرد. کیونگسو امروز با این لبخند دلنشینش خیلی دوست داشتنی به نظر می رسید و نمی تونست همین جور بایسته و لبای کیوتِ برآمدهش رو نبوسه.
با محبت ماچش کرد.
- مرسی. الان میرم دوش می گیرم.
قبل این که داخل حموم بشه و روتین صبحگاهیش رو انجام بده، کیونگسویی که با لپای گل انداخته لب های بوسیده شدهش رو نگه داشت بود ترک و خنده ای از لای لب هاش فرار کرد.
کیونگسو پیش خودش نخودی خندید:
- جونگین احمق...
بعد از اتمام کار ها، جونگین آماده ی دانشگاه شده بود. وقتی که کیونگسو هیجان زده اسمش رو صدا کرد و گفت که صبر کنه، جلوی در ایستاد... پسرک چشم درشت سراسیمه به آشپزخونه رفت و با جعبه ی کوچیک صورتی رنگی که توی دستاش نگهداشته بود برگشت...
YOU ARE READING
[Completed] •⊱ I Promise You ⊰• (KaiSoo) Persian Translation
Fanfiction⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅ فن فیکشن ترجمهای I Promise You | بهت قول میدم کاپل: کایسو، چانبک ژانر: فلاف، رومنس، دراما نویسنده: ParkBaekkie مترجم: KittenHoney (@smilic_) خلاصه: کیونگسو پسر ۲۳ ساله ای که ناتوانی ذهنی داره و مثل بچه های هفت ساله...