⊱ 𝐂𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 33 ⊰

163 30 0
                                    

اون در حالی که صحبت می‌کرد چشم‌بند روی صورتش رو برداشت، هر جفت چشم‌هاش مثل ستاره‌ی دنباله دار یخی به سرعت می‌درخشیدن، هیچ نشونه‌ای از نابینا بودن در اونا پیدا نمی‌شد.

چانگ گنگ به آرومی جواب داد: «صبر کن.»

بعد اون با چهره‌ی بی‌حالتی در چوبی رو بست و بهش تکیه داد، نفس عمیقی کشید و سعی کرد تا اضطرابش رو سرکوب کنه، با زبان اشاره به گو یون گفت: «ییفو، رهبر نیروی شورشی‌ها می‌خواد تورو ببینه، چیکار کنیم؟»

گه بان شیائو کاملاً شوکه شد، به طور غیرارادی نفسش رو حبس کرد و خیلی زود صورتش شبیه بادمجون شد.

واکنش گو یون خیلی عجیب بود.

چانگ گنگ دید که اون یکم متعجب شده، اما بعدش لبخندی زد که انگار پیروزی در دست‌های اون قرار گرفته و با کسی به تفاهم دو طرفه رسیده.

«این شبیه به موقعیه که به محض این‌که خوابت می‌گیرهیه بالش بهت بدن،» مارکوس حافظ صلح این رو گفت –کسی که می‌ترسید دنیا به اندازه‌ی کافی در آشوب قرار نگرفته باشه. «چندین سالی هست که یه رهبر شورشی زنده رو ندیدم.»

گه بان شیائو خیلی زود گول خورد، وقتی دید گو یون زیاد به این موضوع توجهی نمی‌کنه، ناخودآگاه آروم شد، انگاری که قرار نبود بره و رهبر شورش رو ببینه بلکه قراره بود به جاش به دیدنیک گنج نایاب بره.

اما چانگ گنگ به این چاخان‌های اون گوش نکرد. عضلات صورتش به خاطر استرس و اضطراب منقبض شد. تمام شک‌هایی که در قلبش جمع کرده و نادیده‌شون گرفته بود، در یک لحظه همه‌شون رو بیرون ریخت. «نیروی دریایی جیانگ‌نان و اردوگاه آهنی سیاه کجا هستن؟»

در این زمان، حتی شخصی به نابینایی گو یون هم می‌تونست متوجه صورت رنگ پریده چانگ گنگ بشه.

البته چانگ گنگ نمی‌دونست ‹فرقه لینیوآن› چیه، اما بیزاری و نفرت گو یون از معبد هو گوو رو همه ازش خبر داشتن. اگه به بقیه موارد اشاره نکنیم، گو یون از قبل زیردست‌های خودش رو در اختیار داشت، به چه دلیلی باید لیائو ران با خودش می‌آورد تا مایه عذاب و رنجشش بشه؟

آخرین بار در شهر یانهوی، اون حکم مخفی امپراطور رو همراه با خودش داشت که بهش اجازه می‌داد تا با خواست خودش نیروهای نظامی رو فرا بخونه. این بار، سفر گو یون به جیانگ‌نان فقط به خاطر اون بود و باعث شده بود تا مأموریتش رو ول کنه. اینکه تونسته بود چند تا از نگهبان‌های عقاب رو هم با خودش بیاره در حال حاضر بیش از حد خوب بود، اون از کجا می‌تونست کل نیروهای نظامی رو پیدا کنه؟

تازه همین الان، چرا گو یون قبل از هر جمله‌ای برای لحظه‌ای مکث می‌کنه و بعد بی‌ادبانه حرف لیائو ران رو قطع می‌کنه؟

ممکنه اون عمدا اینجوری رفتار کرده باشه تا لیائو ران رو دست بندازه. اما چانگ گنگ می‌دونست با اینکه شاید توی خلوت کمی شرور به نظر برسه و شیطنتکنه،

Sha Po Lang / Persian TranslationWhere stories live. Discover now