—
چانگ گنگ آب دهانش روقورت داد،صداش محکم بود، بااحتیاط پرسید: «ییفو، میتونی روی زانوم دراز بکشی؟»
—جینگ شو، رهبر راهزنها به دنبال ‹سرباز نواحی مرزی جنوبی› که وضع رو به اطلاعش رسونده بودن برای نجات فو ژيچنگ رفت، اما بعد از مدتی، این راهزنِ با تجربهی پیر متوجه یه مشکلی شد – اونی که داشت اونارو میبرد به نظر میرسید داره به مکانی میبردتشون که اغلب راهزنها از اون برای ‹به صدا در آوردن زنگ› استفاده میکردن.
همچین مکانهایی اغلب در کوههای جنوب غربی بود. این زمین با پیچ و خمهایی که از طبیعت زاده شده بود خیلی پیچ در پیچ بود، به جز مارهای محلی، هیچکس دیگهای نمیتونست این مسیرها رو مشخص کنه. غارها و لانههای بیشماری در زیر زمین وجود داشت. اگه افرادی که داخلش بودن میخواستن کمین بکنن، میتونستن به سطح بینظیر و بیهمتایی برسن.
راهزنهای کوهستانی اول سعی کردن که مردم رو در چنین مکانهایی گول بزنن، بعد میتونستن راه فرارشون رو ببندن و ازشون دزدی کنن. یه همچین مکانی برای انجام این کار محشر بود. اینجا مخصوصا برای دست و پنجه نرم کردن با محموله و بارهای مشهوریه که توسط خدمه و کارگران یا گروههایی از دنیای جیانگ هو همراهی میشه طراحی شده، به طور عامیانه از اون به عنوان ‹به صدا در آوردن زنگ› یاد میشه.
با اینکه جینگ شو عجله داشت، اما ذهنش بهم نریخته بود. در نزدیکی مقصد، وقتی فهمید این مکان ‹زنگ پوششی› هست شوکه شد. یک لایه عرق سرد در پشتش جاری شد، بلافاصله ایستاد و از ‹سرباز ارتش جنوبی› سؤالی کرد. هرچند، در چند کلمه، خلأ و سوراخهای بیشماری وجود داشت. ‹سرباز› قصد حمله داشت، اما بعد از مهار راهزنها، اون سم رو نوشید تا خودکشی کنه.
قلب جینگ شو پر از شک و تردید شد، بلافاصله به افرادش دستور داد تا برگردن. در راه، به دوتا از برادرهاش در اردوگاه برخورد کرد، بدنهاشون غرق در خون شده بود – اون لحظه بود که فهمید مخفیگاهش نابود شده. وقتی اونا با عجله برگشتن، بقایای آوار و اجساد سوخته در همه جا پخش شده بود.
ده سال جمعآوری، همهش یک شبه نابود شد.
«برادر بزرگ!» راهزنی دوید و بازوی جینگ شو رو گرفت. «گذرگاه مخفی، نگران نباشین، ما هنوز گذرگاه مخفی رو داریم!»
کوههای زیادی در جنوب غربی وجود داشت. اکثر راهزنهای کوهستانی یاد گرفته بودن که چطور لانههای زیادی بسازن، با داشتن گذرگاههای مخفی زیادی در کوهها، بهشون اجازه داده شده تا به زیرزمینها فرار کنن.
اگه دشمن کوه اونارو تحت فشار قرار میداده، میتونستن تظاهر به مقابله کنن، بعد به سمت هزاران گذرگاه مخفی فرار کنن. حتی عقاب سیاهی که در آسمونه نمیتونه موش زیرزمینی رو بگیره.
ESTÁS LEYENDO
Sha Po Lang / Persian Translation
Acción✾ 𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 : ↬Sha po lang ⭐️ ✾ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 (𝐒) : ↬Priest🌷 ✾ 𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : ↬Northwest flower🌸 ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ ✾ خلاصه : در دوران سلسه ی لیانگ بزرگ زندگی مردم با وجود ابزار آلات ماشینی که از سوختی به نام ز...