S01|E18-19

722 156 115
                                    

تاریخ نوشته اصلی: پنج‌شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹ویرایش انجام  شد ✔️✔️ ۱۳ آذر ۱۴۰۱از دید وی‌یانگ

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تاریخ نوشته اصلی: پنج‌شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹
ویرایش انجام  شد ✔️✔️ ۱۳ آذر ۱۴۰۱
از دید وی‌یانگ

صدای چی بود ؟
گوچین ؟
من کجام ؟
چشمامو به سختی باز کردم
من داخل اتاقی بودم که به رنگ سفید و طلایی چیده شد بود
اینجا ، اینجا عمارت جین بود
سعی کردم بلند بشم که درد بدی بین دو کتفم حس کردم و همون لحظه متوجه شده صدای گوچین قطع شد

- بیدار شدی!

به لان‌ژان که به سمتم اومد و کنار تخت نشست ، با عشقی که توی قلبم هر لحظه بیشتر میشد نگاه کردم
من زنده بودم
من زنده بودم و لان‌ژان کنارمه
من زنده‌ام

+من زنده‌ام...

لان‌ژان بهم لبخند زد ولی اون لبخند خیلی غمگین بود
اون آروم پیشونیم رو بوسید

-داشتم دیوونه میشدم، یه دفعه چه اتفاقی افتاد ؟چرا داشتی باهام خداحافظی میکردی ؟

با یادآوری اون لحظات ، دوباره ترس توی قلبم نشست
من بدون لان‌ژان یک لحظه هم دووم نمیارم

+فهمیدی اون تیر کار کی بود ؟

یشم سفیدم در جوابه به منظور نه سرتکون داد و بیدرنگ من رو به اغوش گرفت
از این آغوش ناگهانی زبونم بند اومده بود و چشمام از عشقی که دریافت کرده بودم بارونی شده بودند

-یک لحظه حس کردم دوباره از دست دادمت...من بدون تو میمیرم وی‌یانگ

لان‌ژان
لان‌ژان
کاش زودتر مال هم میشدیم :)
تموم لحظاتی که بی‌تو بودم ، هدر دادن عمرم بود
من عاشقتم:,).

**********دیدی چه طور ارباب وی رو به آغوش گرفته بود و دنبال طبیب میگشت؟
*******ارباب نور درخشان به وضوح گریه میکرد
**********یعنی چه اتفاقی افتاده بود ؟

صدای خدمتکارا رو از پشت در شنیدم و همین باعث میشد بیشتر بغض به گلوم فشار بیاره و بیشتر در آغوش لان‌ژان فرو برم

-الان حالت بهتره ؟
+الان که هستی بهترم
جین‌لینگ: ارباب نوردرخشان

صدای جین‌لینگ بود
لان‌ژان آهسته من رو از آغوشش خارج و روی تخت خوابوند

"دیگه هیچوقت تنهات نمیزارم"...Wangxian...The Untamed...ادامه‌ی سریال (فصل اول)Where stories live. Discover now