مکان امنِ سیب

8K 1.6K 338
                                    

شرط ووت این پارت: 200
کامنت لطفاً فراموش نشه گیلی‌ها 🍏
آهنگ این پارت:
Can you hear my heart
______________________

بعد از بیرون رفتن آخرین مشتری، نفسش رو از روی خستگی محکم بیرون فرستاد و مشتی به شونه‌های خسته‌اش زد.
فردا روز موعود بود، امتحان تاریخ داشتن و تهیونگ واقعا امیدوار بود که جونگکوک نمره‌ی خوبی بگیره، هرچند که احتمالاً بدون کمک های اون هم می‌تونست نمره‌ی بالایی به دست بیاره.
به همین دلیل برخلاف اینکه شب باید به خونه‌ آلفا می‌رفت، رستوران یونگی موند تا هم برای امتحان فرداش آماده بشه و هم بهش کمک برسونه.
ظرف‌ها رو جمع کرد و به آشپزخونه رفت تا تمیزشون کنه.
اون‌ها رو توی سینک گذاشت و آب رو روشون باز کرد.
نیم نگاهی به چهره‌ غرق در فکر یونگی انداخت و کنجکاو پرسید:

+ چرا تو فکری؟ چیزی شده؟

بتا خیره به دستهاش، به آرومی سری تکون داد و لب زد:

_ فردا آقای جو که صاحب این مِلکه، میاد اینجا.
راستش رو بخوای الان دو ماهی هست که اجاره‌اش رو ندادم. چندبار به دو، سه تا دوستی که تو این شهر داشتم رو زدم که به پول احتیاج دارم...ولی بی نتیجه بود.
نمی‌دونم چیکار کنم ته، تمام پولی که به دست میاریم خرج مواد اولیه و پول آب و برق و گاز می‌شه.
باقیش هم که باید بفرستم برای خانواده‌ام تو بوسان.
پدرم بیماره، با این پولی که براشون می‌فرستم تازه درمانش رو شروع کردن....دیگه چیزی برای دادن اجاره تو دست و بالم نمی‌مونه.

تهیونگ با نگرانی شیر آب رو قطع کرد و درحالی که شلخته‌وار دستش رو با پیش‌بند خشک می‌کرد، کنار یونگی روی صندلی نشست و دست روی شونه‌ی خمیده‌اش گذاشت.
احساس بدی بهش دست داده بود، تمام این مدت یونگی کسی بود که به تنهایی بار این همه مشکلات و نگرانی رو به دوش می‌کشید و حتی یه لحظه‌ام نذاشته بود که اون چیزی از این قضایا بفهمه تا ذهنش درگیر نشه.
حتی هر ماه بخاطر دوره‌ی هیتش، دو روز رستوران رو تعطیل می‌کرد و همیشه بهش می‌گفت که بخاری رو روشن بذاره.
بتا قطعاً از چشم‌های تهیونگ، یه فرشته بود.

+ تو این اوضاع واقعا نیاز نبود که حقوق من رو هر ماه سر وقت بدی، یونگ..

لبخندی روی لب‌های بی رنگ بتا نشست، سر بلند کرد و نگاه عسلی رنگش رو به صورت غرق در نگرانی و عذاب وجدان امگا داد.
دست بلند کرد و موهای مشکی رنگ و نرم پسرک رو نوازش کرد.
از خودش پرسید، تا کی می‌تونه از لبخندهای زیبای تهیونگ محافظت کنه؟

_ مگه چقدر بهت حقوق می‌دم که داری درموردش حرف می‌زنی؟ این‌ها رو نگفتم که بیخودی عذاب وجدان بگیری.
در ضمن، تو چه گناهی کردی که بهت همینقدر پولت رو هم ندم؟ اگه بهت حقوق نمی‌دادم، پس چجوری می‌خواستی شهریه مدرسه‌ات رو بدی و درس بخونی؟
تقصیر تو نیست سیب فسقلی، خودت رو ناراحت نکن.

Hey stupid, i love you!Where stories live. Discover now