06

462 93 47
                                    

حال

Luna

'تو..تو'

مغرورانه لبخند زد.

'اره خودمم ، میبینم که به حرفت عمل کردی!'

'ممنون'

'خواه...چی ازم تشکر کردی ؟'

با تعجب سری به نشونه تایید تکون دادم

.

'دیدن دوباره کسایی که از دست دادم خیلی واسم با ارزشه برای جبران لطفت چیکار میتونم بکنم؟'

پوزخند مشکوکی روی لباش امد و ابرویی بالا انداخت.

'مطمعنی میخوای جبران کنی؟

چند بار سرمو به نشونه تایید تکون دادم.

'باشه پس

تا بتونم معنی پوزخند و حرفاشو بفهمم.

جلو امد و لباش رو اروم روی لبام گذاشت.

با اولین مکی که به لب پایینم زد از شوک در امدم و به عقب هولش دادم.

'چه غلطی میکنی؟'

'خودت بری مطالعه کنی میفهمی'

بعد از گفتن این جمله چشمکی زد و از جلو چشمم ناپدید شد.

چیشد الان؟!!

******

سرم رو از توی کتاب در اوردم.

'پسر عوضی اگه دوباره ببینمت اعدامت میکنم'

نگاهی به کتاب های روی میز انداختم.

'من دقیقا از کدوم گوری باید معنی بوسیدن ی جادوگر رو پیدا کنم پسره ی دیوونه'

اونم تو دنیایی که به جادو اعتقادی ندارن و اونو شوم میدونن

کتاب بعدی رو باز کردم و شروع به خوندن کردم.

' جادوگرا بدن جادو شومه جادوگرا فلان جادو بهمان چراا راجب چیزی که میخوام حرف نمیزنید وایسا نکنه اون فسقلی منو سر کار گذاشته؟'

سر تیتر بعدی رو خوندم.

افسانه برگردوندن زمان...

طبق افسانه ها فقط توسط جادوگرای بیش از 100 سال انجام میگیره.

'متاسفانه باید بگم که افسانه نیست ولی یعنی اون فسقلی پرو بیشتر از 100 سال سن داره؟'

قدرت این کار با میزان انگیزه و انتقام میزبان رابطه هم سویی داره

هرچه میزان انتقام و انگیزه فرد واسه گذشته بیشتر باشه درصد برگشتن به قبل بیشتر میشه.

توی افسانه های زیادی امده که فقط 0.1 درصد میتونن موفق بشن.

'چییییی؟ 0.1 درصد ؟!داری با من شوخی میکنی؟'

My Second Chance To Live ||JJK(COMPLETED)Where stories live. Discover now