تهیونگ دستشو توی موهای مشکی و کوتاه جونگ کوک فرو کرد و بلند ناله کرد. لعنتی تا حالا تو عمرش این حجم از لذت رو یه جا حس نکرده بود!تهیونگ با بدنی برهنه روی تخت بزرگ جونگ کوک بین ملحفه های خاکستری دراز کشیده بود. جونگ کوک هم با بدنی برهنه بین پاهای باز پسر بود و داشتند چیز جدیدی رو در رابطه شون امتحان می کردند!
جونگ کوک ایده های جالبی برای سکس داشت و تهیونگ به شدت دیوونه ی این ایده ها بود.
جونگ کوک سرش رو بین پاهای پسر برد و به ورودی صورتی پسر که خیس بود نگاه کرد. دقت نکرده بود، ولی انگار تهیونگ چیزی شبیه به روان کننده از خودش ترشح میکرد! باز هم به پای پریکامش گذاشت و سعی کرد توجهی نکنه.
اولین بار بود که قرار بود چنین کاری بکنه. سرشو جلو برد و به ورودی پسر بوسه ای زد. نفس داغش روی پایین تنه تهیونگ پخش شد و بدن پسر رو لرزوند. شصتشو دورانی دور ورودی پسر کشید و باز نفسشو روش خالی کرد که باعث شد دست تهیونگ بین موهاش بخزه.
بالاخره زبونش رو بیرون آورد و لیسی به اون مایع لزج زد و بعد به آرومی مکید. زبونشو دورش کشید و دست دیگشو به عضو تهیونگ رسوند تا پسر رو به اوج لذتش برسونه. ولی با پخش شدن مزه ی شیرینی زیر زبونش متوقف شد. شیرین؟! چیزی مثل موز بود! وات د فاک؟!؟!
تهیونگ بی پروا ناله هاش رو از دهنش خارج میکرد. همون بوسه ی اول تونسته بود بی قرارش کنه. داشت لذت میبرد که با متوقف شدن جونگ کوک با اعتراض بهش نگاه کرد که حالا بین پاهاش نشسته بود، دستش رو بالا آورده بود بهش نگاه میکرد.
تهیونگ با نگاه کردن به بدن لخت پسر و دیک بزرگ و سرخ شده ش ناله ای از بیچارگی سر داد. می خواست جونگ کوک طوری با اون کینگ سایز فاکی ش تو سوراخش بکوبه که از لذت بیهوش بشه!
جونگ کوک با شگفتی به ته نگاه کرد:« نکنه من توهم زدم؟!»
تهیونگ با حرص گفت:« چته الان دقیقا؟!»
جونگ کوک در کمال گیجی سعی کرد توضیح بده:« ببین یه... یه چیز... لزج داره ازت ترشح میشه که... فاک... مزه موز میده!!!» و با قیافه حیرت زده ای به تهیونگ نگاه کرد و بعد دوباره به دستش نگاه کرد و زیر لب گفت:« چرا انقدر خوشمزه ست؟» و باعث شد تهیونگ با صدای بلند به خنده بیفته!تهیونگ سعی کرد حسشون نپره پس خنده هاشو جمع کرد و گفت:« کوک فقط ادامه بده... بعد برات توضیح میدم خب؟»
جونگ کوک با کمی تردید سری تکون داد و باز بین پاهای تهیونگ برگشت و باعث لرزش ته شد. می مکید و لیس میزد و مزه موز بیشتر تو دهنش می پیچید. قرار بود از این به بعد عاشق موز باشه!
تهیونگ حس میکرد الانه که عقلشو از دست بده. دستای جونگ کوک لپ های باسن شو می چلوندن و زبونش مشغول بردن تهیونگ به آسمونا بود! وقتی جونگ کوک مک خیلی محکمی بهش زد تهیونگ به اوج رسید کمرش رو قوس داد دست هاش محکم ملحفه رو مشت کردن و کامش روی شکمش ریخت. جونگ کوک برای اینکه تهیونگ کاملا خالی بشه چند بار دستشو رو عضوش کشید و بهش کمک کرد.
YOU ARE READING
DIAMOND_KOOKV
Romanceمو های طلایی رنگ پسر توی آغوشش رو نوارش کرد ... 《خیلی خوبه که پیشمی》 《فقط بخواه... فقط بخواه و من برای همیشه این جا میمونم.》♡~♡ COUPLE: KOOKV GENRE: ROMANCE، SLICE OF LIFE، ANGEST, SMUT، SUPER NATURAL, EMPREG STARTED: 1 DECEMBER 2020 ENDED: 28 JUN...