شروع کرد به بوسیدن و گاز گرفتن لبام. اونقدر محکم میبوسید که حس میکردم دیگه لبی برام نمونده
از دستش عصبانی و دلخور بودم اما یه چیز رو خوب میدونستم.اگه باهاش همراهی نکنم درد بیشتری بهم میده. با دودلی تمام پاهام رو دورش حلقه کردم و باهاش همراهی کردم.
میتونستم حس کنم که تهیونگ تا حدی تحریک شده.
شلوار و شرتم و در آورد و دیکم رو توی دستش گرفت و شروع کرد ماساژ دادش دوتا انگشتاش رو هم زمان واردم کرد.
درد داشت ولی نه خیلی شدید. با انگشتاش نقطه حساسم رو پیدا کرده بود و دقیقا به همون جا ضربه های محکمی میزد. اونقدر کارش رو ادامه داد تا باعث شد باهام شروع به لرزیدن بکنن و ارضا بشم.
کنار گوشم با صدای بمش گفت:
_ انتخاب کردی؟نفس های بلند و عمیق میکشیدم و بخاطر ارضا شدنم آماده یه سکس نبودم ولی تهیونگ انگار قصد دیگه ای داشت ، منو بلند کرد و گذاشتم روی تخت
_ بزار من کارت رو راحت تر میکنم جونگ کوک
طنابی که به میخ تو زمین گره خورده بود رو باز کرد و طناب رو شلش کرد. سر طنابی که داشت می اومد پایین به سیم های خار داری متصل بود.
بعد از این که اون طناب کامل پایین اومد تهیونگ شروع به حرف زدن کرد:
_ بشین و صورتت رو بزار روی زمین پشتت رو بده بالا و دستات رو بزار روی کمرت
بدون هیچ حرفی بهش گوش دادم
تو اون حالت منتظر درد جدیدی بودم ولی تهیونگ کاری نمیکردچند دقیقه گذشت و نشستن توی اون حالت داشت سخت تر میشد . صدای کفش تهیونگ بالاخره سکوت رو شکست. اومد کنارم دستم رو گرفت و بلندم. با ملایمت گذاشتم رو تخت و خودشم نشست کنارم .
سرم رو بغل گرفت و کنار گوشم نجوا کرد:
_ معذرت میخوام جونگ کوک، فقط میخواستم بترسونتم، دلم میخواست بدونم نگرانم میشی یانه
از دستش بشدت عصبانی بودم. اوکی اتفاقی که رو صحنه استیج افتاد برای امتحان کردن من بود، ولی این مسخره بازی رو چرا راه انداخته بود؟
سرم و بالا آوردم و با چشم هایی که ازشون آتیش میباریدن بهش خیره شدم.
_ این جوری نگام نکن. این بازی هیجان انگیز رو راه انداختم تا یکم تفریح کنیم
+ منظورت اینه که خودت تفریح کنی ؟
دوباره سرم رو بغل گرفت و کنار گوشم با ملایمت گفت:
_ جونگ کوک از دستم ناراحت نباش. قول میدم سعی کنم دیگه اذیتت نکنم
تو دلم به این لحن بظاهر مظلومش خندیدم

YOU ARE READING
sweet revenge
Fanfictionانتقام شیرین ( sweetrevenge) کاپل : ویکوک ژانر : انگست،ارباب برده ایی، اسمات،عاشقانه،رمز الود °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° زندگی جونگکوک با اومدن اون سوپراستار، دچار تغییرات وحشتناکی شده بود اون میخواست از کی انتقام بگیره؟ از یه پسر عادی؟ فکر کنم این...