"Yoongi"
بیرون ماشین ایستاده بودم. دانش آموزا به سمت مدرسه می رفتن. به سمت ساختمون مدرسه حرکت کردن. یکی من رو سمت دیوار هول داد.
"تویینک خوشگل!"
پسری که یکم از من بزرگتر بود گفت.
"می-میشه اجازه بدی برم؟"
سعی کردم شجاع باشم.
"البته که نه!"
گفت و متوجه شدم که دامنم رو بالا برده. لب هاش رو روی گردنم حس کردم. پنیک کردم.
"من، من کسی رو دارم، لطفا ولم کن!"
گفتم.
"اما اون باهات کاری نکرده که نشون بده مال اونی کیوتی."
پسر گفت.
"من اونا رو دوست دارم!"
گفتم و همچنان هم پنیک کرده بودم.
"اوه، اونا؟"
پسر گفت.
"ولت میکنم اما..." گفت و من رو برگردوند. چیزی روی گردنم احساس کردم. دردم گرفت انگار یه چوکر* بود. "یادت باشه متعلق به کی هستی!"
اون گفت.بعد از بیست دقیقه فرار کردم. با اون چوکر نمیتونستم نفس بکشم و گلوم درد میکرد. روی زمین افتادم و خیلی گریه کردم، چرا؟ (منظورش اینه چرا این اتفاقا میوفته!)
"عسلم؟"
صدای ته رو شنیدم. اون بغلم کرد و پرسید.
"عسلم، چه مشکلی پیش اومده؟"
سعی کردم چوکر رو باز کنم، اون سرم رو بالا برد و پرسید.
"اوه خدای من، این چیه؟"
گریه کردم.
"یه پسر مجبورم کرد اون رو بپوشم، به دامنم دست شد و گزدنم رو بوسید."
"هیشش، آروم سوییتی، تو الان در امانی!"
________________♡︎___________________*میخواستم مطمئن بشم چوکره دیدم یه چوکر آهنی آورده دیکشنری برای نمونه، برگام ریخت بعد فکر کردم معنی کلمه این مدل چوکر، توی گوگل زدم دیدم نه عادی ها رو هم شامل میشه، خلاصه که استاد پرریخته شدم🐔🐓

YOU ARE READING
"My 2 Teachers"
Short Storyᴄᴏᴜᴘʟᴇ ፧ TaeKookGi ─ ̶ ɢᴇɴʀᴇ ፧ Smut, Threesome, Romance, School Life یونگی دانش آموز جدید مدرسه است. بچه های توی مدرسه شروع میکنن به قلدری کردن براش، چون یونگی شخصیتی زنانه، معصوم و خجالتی داره. ولی چی میشه اگه یونگی توجه دوتا معلم، تو مدرسه رو جل...