" Part 1 "

1K 184 24
                                        

"Yoongi"

از اینکه دنبال کلاس ریاضی بگردم، خسته شده بودم. مدرسه ی جدید با آدم های جدید و قانون های متفاوت و جدید... همه چیز اینجا برای تجدیده!
بالاخره، کلاس رو پیدا کردم، در زدم.
"اوه، تو باید دانش آموز جدید باشی. کیم یونجی؟"
خانم میانسالی کع در کلاس بود، پرسید.
"مین یونگی."
گفتم و لبخند زدم.
"خوش اومدی، من خانم یانگ هستم!"
خانم یانگ گفت. وارد کلاس شدم، وقتی توی کلاس راه میرفتم، یکی داد زد.
"یه دختر جدید!"
آروم گفتم.
"من پسرم."
پسر پرسید.
"پس چرا مثل دختر ها لباس پوشیدی؟"
"این، فقط استایلمه!"
جواب دادم. خانم یانگ با اشاره به صندلی خالی، گفت‌.
"یونگی، میتونی بری اونجا بشینی."
آروم سمت صندلیم رفتم.
"گی چندش!"
یکی گفت و بعد از اون، زمزمه ی بقیه رو شنیدم. یه کوچولو ناراحت شدم، سر جام نشستم و کتاب و دفتر ریاضیم رو از کیفم بیرون آوردم.

(کوله پشتی یونگی ⁦ฅ^•ﻌ•^ฅ⁩)

"تو یه دختری یا فقط گی هستی؟"
یکی پرسید و من فقط ساکت موندم. کسی موهام رو کشید... خیلی اهمیت نداشت برام ولی بعدش صندلیم رو کشیدن و من روی زمین افتادم. حالا روی زمین نشسته بودم و گریه میکردم.
"گریه کن عزیزم!"
یکی از اونا با تمسخر گفت.
"چانگ هان و جونیانگ جریمه میشید!"
خانم یانگ داد زد و بعد با لحن نگرانی پرسید.
"یونگی، میتونی راه بری؟"
بلند شدم ولی بدنم بخاطر گریه میلرزید.
"بعد از این کلاس، چه کلاسی داری؟ این موضوعیه که قبل از اینکه بیای انتخاب کردی؟ تو چیزی که بخوای رو یاد میگیری!"
اون پرسید و من گفتم.
"بازیگری و تأتر."
"خیلی خب، فعلا برو استراحت کن تا برای کلاس بعدی حالت بهتر باشه!"
خانم یانگ گفت.
"ممنون."
گفتم و بعد از تعظیم کوچیکی، از کلاس بیرون رفتم!

______________________

پارت اولمون 🥳🥳🥳
ولی حس غریبی داره، خیلی توصیف نمیکنن حالت مخاطب یا متکلم رو و برام جالبه. حتی موقعیت ها رو هم خیلی توضیح نداده نویسنده. به هرحال تجربه ی جالبیه. من دارم پارت به پارت ترجمه میکنم و خود پارت ها همینقدر کمه... دوسش داشته باشید و یونگی رو زیر پتو قایم کنید🤧❤️

"My 2 Teachers"Onde histórias criam vida. Descubra agora