ep 18

577 121 126
                                    

پوست لبشو میجویید و زیر چشمی اون سمت سالن رو دید میزد.
چانیول و جناب پارک داشتن با همون دختر و یه مرد دیگه صحبت میکردن.

خوبه دیگه..باشه..عیب نداره
به من چه اصلا..به من که بد نمیگذره..
فقط یبار دیگه بیا بگو بکهیون..
من ساده ی احمق..

-باور کن بکهیون من تا به حال، پسری به زیبایی تو ندیده بودم..

با صدای مردی که از بدو ورود متوجه نگاهش شده بود و چند دقیقه ای بود زیر گوشش وز وز میکرد نگاهشو ازش گرفت.

میدونست داره نگاهش میکنه و ناخوداگاه لبخند دندون نمایی به مرد زد که باعث شد مرد بیشتر بهش نزدیک بشه.

-ممنونمم

لوهان با استرس کنار بکهیون که با سیاست تمام میخندید و رخ به چانیول نشون میداد ایستاده بود و مدام حالات چانیول رو زیر نظر داشت.

با اخم شدیدی که رو پیشونی چانیول نشست اروم زیر گوش بکهیون زمزمه کرد.

+بک بنظرم بسه این خیلی داره قرمز میشه

بکهیون حینی که لبخندش به مرد رو حفظ کرده بود مثل خودش زیر لب گفت.

-حالا مونده.. دارم براش

کریس به دفاع ازش به جمعشون پیوست و اروم گفت.

+راست میگه دیگه..مرتیکه خودش زن داره و اینو بازی میده

بکهیون با مظلومیت، ناخوداگاه اصلاح کرد:
زن نه، نامزد

-حالا هرکوفتی چه فرقی داره

لوهان کمی شیر شد.

-اره راست میگی..ولی بیاد اینجا دوباره شر کنه چی؟

بکهیون نامطمئن گفت:

+نمیکنه

و دوباره با مرد روبروش مشغول شد.اصلا اسمش چی بود؟ مطمئن بود مرد خودشو معرفی کرده ولی اون جدا حواسش اونجا نبود. یادش رفته بود.

کریس سرشو اطراف چرخوند.

-ییشینگ دوباره کجا غیبش زد؟

+چه بدونم هی فلانی صدا کرد فلانی رفت فلانی اومد..

با جلو اومدن چانیول با چشم های اتیشی لوهان سریع تو جاش پرید.

-عای بکهیون!! اومد اومد اومد اومد اومد اومد یا خدا اومد

بکهیون کمی استرس گرفت ولی سعی کرد به اون سمت نگاه نکنه..

-وای نزارید این بیاد جلو..کلا نمیخوام باهاش هم‌کلام شم..

+دریافت شد..لو بزن بریم

کریس یقشو صاف کرد و دست لوهانو کشید و سمت چانیول رفت که عین ببر زخمی سمتشون میومد..
لوهان، بکهیون و اون مرد رو با لبخند مصلحتی و استرسی به سمت دور تر هدایت کرد و سمت کریس رفت.

•Be MINE,SOLDIER•                                         °°|مال من باش،سرباز|°°Où les histoires vivent. Découvrez maintenant