جونگکوک با اخم غلیظی به تهیونگ که با یونگی درحال حرف زدن بود خیره شده بود.
هوسوک و جیمین نگاهی به هم رد و بدل کردن و جیمین سعی در کنترل کردن خنده اش داشت و هوسوک...تقریبا نیشش درحال جر خوردن بود!
تهیونگ از پشت میز بلند شد و هانول رو روی میز نشوند و کنار رفتنش باعث شد هانول پدرش و ببینه!
با ذوق گفت:
"ددیییییی"
تهیونگ به عقب چرخید و با دیدن جونگکوک لبخندی زد..اما با دیدن اخم غلیظ جونگکوک و نگاه خیره اش لبخند رو لباش ماسید و با گیجی پلکی زد و نگاهش و از جونگکوک گرفت و براش سوال بود که چرا جونگکوک اونطوری نگاهش میکرد!
و البته جونگکوک..دقتی به اطرافش نداشت و نگاهش قفل امگا بود و ذهنش از سوالات مختلفی پر شده بود..اینکه
اون آلفا که به تهیونگ چسبیده بود کی بود؟ چرا تهیونگ لبخند های باکسیش و تحویلش میداد؟ اصلا نسبتشون چی بود؟ اصلا چرا خودش اینهمه درگیر این موضوع شده؟ چرا به لبخند باکسی تهیونگ فکر میکرد؟ یا اصلا چرا الان حسودیش شده بود؟ چرا تهیونگ براش مهم بود؟ یا چرا..."جونگکوک؟"
با صدا زده شدنش رشته افکارش پاره شد و به خودش اومد و با گیجی به هوسوک خیره شد و گفت:
"بله هیونگ؟"
هوسوک با اخم بهش نگاه میکرد و گفت:
"حواست هست داشتی قورتش میدادی؟ جواب سلامش و هم ندادی! حتی به هانول هم توجه نکردی!"
جونگکوک آهی کشید و گفت:
"متاسفم.."
جیمین چشم غره ای به جونگکوک رفت و گفت:
"باید از اون عذر خواهی کنی نه ما!"
"ددی؟"
هانول با بغض صداش زد و پارچه شلوارش و کشید!
جونگکوک لبخندی زد و دستاش و باز کرد و از کمر کوچیک پسرش گرفت و بغلش کرد و گفت:
"سلام بیبی!"
هانول سرش و رو سینه جونگکوک گذاشت و با لبای آویزونش گفت:
"ددی ناناحته؟"
جونگکوک نوچی کرد و بوسه ای رو موهای نرم پسرکش گذاشت و گفت:
"نه عزیزم چرا ناراحت باشم؟ خوش گذشت؟"
هانول سرش و بالا آورد و لبخند دندون نمایی زد و سرش و تکون داد و گفت:
"تهیونگی بشنی توفترنگی داد!"
جیمین خندید و گفت:
"توت فرنگی!"
"نه خیلم،توفترنگی!"
هانول با اخم بامزه ای گفت و جونگکوک و جیمین و هوسوک خندیدن و جونگکوک بوسه ای رو لپ پسرش گذاشت و گفت:
![](https://img.wattpad.com/cover/303290936-288-k645525.jpg)
STAI LEGGENDO
𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎
Fanfiction"مغازه بستنی فروشی" تهیونگ امگایی که صاحب یه مغازه بستنی فروشیه... جئون جونگکوک الفایی که پدر مجرده. طی اتفاقی اونا همدیگه رو تو اون مغازه میبینن و چی میشه هانول،پسرش که فوبیا داره برای اولین بار از کسی خوشش بیاد و از همه مهمتر اون فرد کیم تهیونگ...