دست کوچیک و تپل پسرش رو گرفته بود و باهم بین رگال لباس ها میچرخیدن،هانول هرازگاهی با دیدن لباس های شکلک دار و یا وسایل بامزه ذوق میکرد و با شوق براش پرحرفی میکرد.
لبخندی روی لبای تهیونگ بود و البته سعی میکرد زیاد حواسش رو از هانول پرت نکنه و به جونگکوک فکر نکنه با اینکه به جونگکوک اطمینان و اعتماد کامل داشت اما دلشوره عجیبی داشت...هرچیزی که بود میدونست از سمت جونگکوک نیست و خیالش از این بابت راحت بود و امیدوار بود این دلشورهاش الکی باشه.
"پاپااایییی جوجو جوجو جوجو"
هانول با ذوق گفتی و به هودی زرد رنگ که عکس جوجه اردک وسطش داشت،اشاره کرد.
تهیونگ ریز خندید و گفت:"اره بادوم کوچولو دیدمش میخوای بخریم؟"
هانول نگاهش و به تهیونگ داد و با چشمای درشت و لبای جمع شده اش گفت:
"بَلام میخلییی؟"
تهیونگ خندید و خم شد و هانول و توی بغلش گرفت و کمی اونو چلوند و گفت:
"داری خودتو برام لوس میکنی؟"
"عا عا"
هانول گفت و سرش و به طرفین تکون داد،تهیونگ دوباره خندید و گفت:
"فک کنم باید یه کلکسیون کامل تو اتاقت از جوجو آماده کنیم،خیلی به جوجو علاقه داریا"
هانول با شوق سرش و تکون داد و با اشاره تهیونگ کمی له جلو خم شد و هودی زرد رنگ رو گرفت و گفت:
"جوجو کیوته"
"آره مثل پسرمن"
هانول با چشمای ریز شده اش به تهیونگ خیره شد و گفت:
"پسر پاپایی کیه؟"
تهیونگ بوسه محکمی رو گونه هانول گذاشت و گفت:
"پسر من؟ معلومه که تویی"
هانول ریز خندید و همراه با تهیونگ وارد اتاق پرو شدن و هانول روبروی اینه وایساد و گفت:
"پاپایی کمکم میکنی بپوشم؟"
تهیونگ با لبخندش سر تکون داد و مشغول پوشوندن لباس به هانول شد،دو روزی بود که هانول اون رو پاپا صدا میزد و براش کمی عجیب اما دلنشین بود،انکارش نمیکرد که بیشاز حد ذوق کرده بود و خوشحال شده بود اما وقتایی که هانول اون رو"مامی خلسه،تهته مامی،تهته خلسی" صدا میکرد بشدت براش کیوت و خواستنی بود.
البته هرازگاهی از دهن هانول در میرفت و تهیونگ رو مثل قبل صدا میکرد که دوباره سریع اصلاحش میکرد و میگفت"پاپایی" و وقتی هم که تهیونگ بهش میگفت هیچ مشکلی نیست و هرطور دلش میخواد صداش بزنه هانول درجواب بهش گفته بود"نهنهنه،تهته خلسی پاپایی منه مثل ددی کوکی،هانولی میخواد ددی و پاپایی خلسی رو خوشحال کنه"
YOU ARE READING
𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎
FanfictionIce Cream Shop مغازه بستنی فروشی ᯾᯾᯾ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 تهیونگ امگایی که صاحب یه مغازه بستنی فروشیه... جئون جونگکوک الفایی که پ...