"تازه شروع شده بابونه...کوچولوی من"
بعد حرفش مشغول بوسیدن شکم و قفسه سینه تهیونگ شد،زبون داغش رو به آرومی روی پوست نرم پسر میکشید.و همزمان رون های پسر رو توی دستاش میفشرد.
تهیونگ نمیتونست جلوی ناله هاش رو بگیره و نفس هاش تند شده بود و تمام تنش داغ شده بود و زیر بوسه ها و مکیدن های جونگکوک آب میشد.
"جو..جونگکوک..امم"
"چی میخوای کوچولو؟"
تهیونگ نگاه خمارش و به چشمای تیز جونگکوک که از شهوت برق میزد و پوزخندی گوشه لباش بود،دوخت و با گونه های گرمش گفت:
"میشه لباسهات و دربیاری؟"
جونگکوک بوسه ای رو لبای متورم و سرخ تهیونگ گذاشت و گفت:
"حتما لاو"
بعد حرفش تیشرتش و از تنش درآورد و شلوارش رو هم درآورد و به گوشه نامعلومی پرت کرد.
دوباره روی تهیونگ خیمه زد و بوسه ای رو گردن پسر گذاشت و بینیش و به جایی که غدد ترشح فورمون هاش بود رسوند و رایحه عسل و بابونه اش که حالا شیرین تر و خنک تر بنظر میرسیدن رو نفس کشید."داری دیوونم میکنی اگه همینطور پیش بره زودتر از موعد میرم تو رات"
تهیونگ ریز خندید و دستاشو دور گردن جونگکوک حلقه کرد و بوسه ای رو لبای جونگکوک گذاشت و با صدای گرفته از شهوتش گفت:
"نمیشه ددی باید اول با اون دختر حرف بزنی و همه چی و حل کنی"
جونگکوک زیر لب فوحشی داد و لباش و روی لبای تهیونگ گذاشت و بوسه خیسی رو از سر گرفت.
از کمر تهیونگ گرفت و جاهاشون رو عوض کرد.
حالا تهیونگ روی بدنش نشسته بود و باسنش دقیقا رو عضو متورم جونگکوک بود و زبون هاشون درگیر بوسه خیسشون بود.تهیونگ چنگی به قفسه سینه جونگکوک زد و با بیقراری باسنش رو دورانی روی عضو جونگکوک کشید و بوسشون با ناله هردوشون شکست.
جونگکوک اسپنکی به رون های لخت تهیونگ زد و با صدای خشدارش گفت:
"قرار نیست بهت دست بزنم و اسپنکت میکنم بدون اینکه به خودت دست بزنی باید ارضا بشی"
تهیونگ با بهت نفس بریده ای کشید و با صورت سرخ شده اش گفت:
"اما..."
"اما چی؟"
تهیونگ لب گزید و گفت:
"اذیتم نکن ددی من لمس هات و میخوام"
جونگکوک با پوزخندش و چشمای خمارش چنگی به رون های تهیونگ زد و گفت:
"اسپنکت میکنم دیگه و بعدشم این اذیت نیست،تنبیهته لاو تنبیه!"
تهیونگ آهی کشید و جونگکوک دو طرف کمرش رو گرفت و به تاج تخت تکیه داد و گفت:
"شلوارک و باکسرت رو دربیار و پشت به من بشین!"
YOU ARE READING
𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎
FanfictionIce Cream Shop مغازه بستنی فروشی ᯾᯾᯾ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 تهیونگ امگایی که صاحب یه مغازه بستنی فروشیه... جئون جونگکوک الفایی که پ...