GENRES : Romance, Tragedy, School life, Angst ,Smut 🔞
COUPLE : TAEJIN, KookMin, Sope
"سقوط"
بزرگتر که شدیم مداد هایمان هم تکامل یافتند وتبدیل به خودکار هاي بیرحم شدند تا یادمان دهند که
هر اشتباهی قابل پاک کردن نیست
وضعیت آپ : تمام شده ‼️
By: MOON
-هی حواسم بهت هستا... چشماتو باز نکنی! +تهیونگ این نوزدهمین باریه که میگی چشمامو باز نکنم، فهمیدم دیگه!
بیصدا خندید و کلید رو توی قفل چرخوند. وارد خونه شد و دست جین رو گرفت و کمکش کرد وارد بشه.
تمام برقا و نورپردازی هارو روشن کرد و پشت سرش ایستاد. خودشو از پشت بهش چسبوند و کنار گوشش لب زد: -حالا میتونی چشمای قشنگتو باز کنی...
چشماشو باز کرد و در وهلهی اول از هیجان جیغ خفه ای کشید! دستاشو روی دهنش گذاشت و با بهت به سمت تهیونگ برگشت: +تهیونگا این... این فوق العاده است! -دوسش داری؟ +چی میگی تو؟ دوسش دارم؟ پسر من عاشق اینجام...
ذوق کودکانه اش باعث بوجود اومدن لبخند قشنگی روی لبهای باریک تهیونگ شده بود. با خوشحالی به سمت مبل بزرگی که درست در مرکز خونه قرار داشت رفت.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
اون کوسن های سوسنی اون شمع صورتی کم رنگ اون گلدون زیبای روی عسلی اون دیوار های صورتی همه و همه ذوقی وصف نشدنی در وجودش ایجاد کرده بود.
این خونهی صورتی خونه ی رویاهای جین بود!
به سمت آشپزخونه پا تند کرد و با دیدن رنگ صورتیه ملایمی که روی کابینت ها خورده شده بود دلش میخواست از خوشحالی جیغ بکشه. این آشپزخونه بهترین آشپزخونه ای بود که میتونست تمام مدت توش آشپزی کنه و لذت ببره.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
بوی گل رزی که از گلدون های کوچیک کنار گاز به مشام میرسید دیوونه کننده بود. با لذت همه جارو نگاه میکرد و لبخند از روی لباش پاک نمیشد.