ch1

513 64 68
                                    

سخن نویسنده:Bello...

خب دوستان من قول داده بودم یه کار استارکر که پیتر توش مرد عنکبوتیه بدم....
که نوشتنش کمرم رو شکست چون کلی کار میتونم بکنم با این موضوعیت و.... من خرم پس طول کشید.
(در نسخه اولیه کار داستان شبیه کارتون دختر کفشدوزکی و پسر گربه ای شد😶)

در ضمن کیبورد من یکم خله.... مثلا چهل بار ام جی رو ام جیغ نوشت یا پیتر رو ویترین یا پین.... پس اگه از این چیزا دیدین کار من نیست، کیبوردمه.

مثل همیشه یه سری موضوع هست که باید تو کار بدونید.

1.تونی ۴۰ سالشه و پیتر ۱۹... و دانشگاه نمیره.(چون من میگم)
و البته دوستای پیتر تو دپارتمانشون همه بالای ۲۱ سالن.

2.تو این کار قهرمانای دیگه اندازه کیک یزدی اهمیت دارن (هیچ اهمیتی ندارن)

3. مثثثثثثثثثل همییییییشه.... اند گیم اتفاق افتاده و هیچکس نمرده (یعنی اگه این تو کارم نیاد اون کار کار من نیست.😂)

4.پیتر هنوز با تونی آشنا نشده و اون ماجرا ها رو با هم سر نکردن و انقدرام به عنوان مرد عنکبوتی معروف نیست.

5.از اونجایی که من عرضه نوشتن کار اکشن ندارم.... دعوا نداریم.

6.می با بن مرده.😢

7.کسی از اینکه تونی مرد آهنیه خبر نداره....جز پیپر و رودی عزیز 😁 و البته اونجرز و اینا....

8.عنکبوتی که پیتر رو نیش زده ماده بوده..... که فکر کنم همه میدونیم یعنی چی 😁

9.رو صورت تونی اون زخم گنده هه هست .... چون من روش کراش دارم.....😊

امیدوارم از این کار لذت ببرین.
لطفا vote و کامت بزارین که با قدرت بنویسم.

***

تونی توی پنت هوسش داشت ریلکس میکرد....
صدای آب نمای دیواری که میومد باعث میشد آرامش خونه دو برابر بشه.

بعد مدت ها یه استراحت واقعی به خودش داد.... مدتی میشد که دیگه هیچکس..... یعنی هییییچ فاکینگ کس جرأت نکرده بود فکر نابودی دنیا به سرش بزنه.
نه تا وقتی میدونستن اونجرز وجود دارن و هنوز قدرت مبارزه دارن.

باد سردی وزید و زخم رو صورتش تیر کشید.
هیسی کشید.
_فرایدی.... پنجره رو ببند.

_بله قربان.
پنجره بزرگی که باز بود خودکار بسته شد و جوری با بقیه شیشه چفت شد که انگار همشون یه تیکه ان.

تونی دستی به زخمش کشید....
با اینکه مدتی ازش میگذشت ولی بازم یکم حس تازگی داشت... دکتر چو بهش گفت جاش همیشه میمونه. مگر اینکه بره و عمل زیبایی کنه که.... نه مرسی هنوزم غرورش رو داشت که نزاره.

خوشبختانه تونستن جوری نشون بدن که تو یه انفجار آزمایشگاه این زخم رو گرفته و هنوز هویت مرد آهنی آشکار نشه.

iron mateWhere stories live. Discover now