ch7

290 48 50
                                    

_پیتر؟

_ها؟ بله...

_خوبی؟ از صبح تو فکر رفتی و....
ند قیافه گرفت.
_کلا یه جوری شدی.

پیتر نفسش رو بیرون داد.
_باور نمیکنی چی شده.

ند صندلیش رو سر داد سمت پیتر.
_پیتر من ترجیح میدم بمیرم تا حرف تو رو باور نکنم.

پیتر یکم فکر کرد....ند قابل اعتماده و... الان تمام کسی که داره.
_ند اگه این حرفم جایی درز پیدا کنه من حسابی تو دردسر بیفتم پس..

_پیشم میمونه پیتر.... بهم اعتماد کن.
ند لبخند مهربونی رو صورتش بود.

پیتر نفسش رو بیرون داد و....
_من با تونی استارک خوابیدم.

ند دهنش باز موند.
_و؟

پیتر به دیوار نگاه کرد.
_یه جورایی.....

_نگو میخواد همینجوری ولت کنه..... مگه پلی بوی بودن رو ول نکرده بود؟

_نه ند ماجرا اینه که..... میخوایم رو رابطمون کار کنیم و....
پیتر نگاهش رو به زمین دوخت.
_یکم نگرانم.... حس میکنم قرار نیست اونطوری که میخوام پیش بره.

پیتر تو سکوت غرق شد که....
ند محکم بغلش کرد و نوازشش کرد.
_پیش پیش پیش.... نگران نباش پیتر.... استارک نابغست... و فقط احمقا میتونن تو رو رد کنن.

پیتر از حرف ند خندش گرفت.
_واو... فکر نمیکردن انقدر خوب باشم.

_درست فکر کن پیت.... تو جزو بهترینایی.

_ممنونم.
پیتر لبخند نرمی زد.

_اوه... و البته اگه مشاور رابطه خواستی.... مایلز خوب بلده کمکت کنه.

_نه مم....

ند نزاشت حرف پیتر کامل شه.
_مایلز پاشو بیا پیتر مشاور عشقی میخواد.
بلند داد زد.

و پیتر زد تو سرش.
_ند این رازداریته؟

_من که نگفتم طرف کیه... تو ام نمیگی.
و لبخند دندون نما زد.

مایلز از هیچ جا اومد.
_مایلز هستم راهنمای شما در عرصه رسیدن به یاری که میخواید.... گزینه های هدف شامل... مخ زنی، رسیدن به تخت، تحت تاثیر قرار دادن و ازدواجه.
و چشمک زد.

پیتر پوکر نگاه کرد.
_مایلز مرسی که اومدی ولی...

_پیتر باهاش خوابیده و الان نگرانه که بقیه رو خوب پیش نبره.
ند توضیح داد.

_اوه خب جالبه.
ند نشست و قیافه متفکر گرفت.
_برای ادامه باید اون دختر رو....

_مرد.

_ها؟
مایلز موند.

پیتر سرخ ادامه داد.
_اون یه... مرد چهل سالست.

یکم سکوت.

_اوه.... خب پس... تاپ کیه؟

_اوه خدای من.
پیتر صورتش رو کرد تو دستش.

iron mateWhere stories live. Discover now