_پیتر؟
_ها؟ بله...
_خوبی؟ از صبح تو فکر رفتی و....
ند قیافه گرفت.
_کلا یه جوری شدی.پیتر نفسش رو بیرون داد.
_باور نمیکنی چی شده.ند صندلیش رو سر داد سمت پیتر.
_پیتر من ترجیح میدم بمیرم تا حرف تو رو باور نکنم.پیتر یکم فکر کرد....ند قابل اعتماده و... الان تمام کسی که داره.
_ند اگه این حرفم جایی درز پیدا کنه من حسابی تو دردسر بیفتم پس.._پیشم میمونه پیتر.... بهم اعتماد کن.
ند لبخند مهربونی رو صورتش بود.پیتر نفسش رو بیرون داد و....
_من با تونی استارک خوابیدم.ند دهنش باز موند.
_و؟پیتر به دیوار نگاه کرد.
_یه جورایی....._نگو میخواد همینجوری ولت کنه..... مگه پلی بوی بودن رو ول نکرده بود؟
_نه ند ماجرا اینه که..... میخوایم رو رابطمون کار کنیم و....
پیتر نگاهش رو به زمین دوخت.
_یکم نگرانم.... حس میکنم قرار نیست اونطوری که میخوام پیش بره.پیتر تو سکوت غرق شد که....
ند محکم بغلش کرد و نوازشش کرد.
_پیش پیش پیش.... نگران نباش پیتر.... استارک نابغست... و فقط احمقا میتونن تو رو رد کنن.پیتر از حرف ند خندش گرفت.
_واو... فکر نمیکردن انقدر خوب باشم._درست فکر کن پیت.... تو جزو بهترینایی.
_ممنونم.
پیتر لبخند نرمی زد._اوه... و البته اگه مشاور رابطه خواستی.... مایلز خوب بلده کمکت کنه.
_نه مم....
ند نزاشت حرف پیتر کامل شه.
_مایلز پاشو بیا پیتر مشاور عشقی میخواد.
بلند داد زد.و پیتر زد تو سرش.
_ند این رازداریته؟_من که نگفتم طرف کیه... تو ام نمیگی.
و لبخند دندون نما زد.مایلز از هیچ جا اومد.
_مایلز هستم راهنمای شما در عرصه رسیدن به یاری که میخواید.... گزینه های هدف شامل... مخ زنی، رسیدن به تخت، تحت تاثیر قرار دادن و ازدواجه.
و چشمک زد.پیتر پوکر نگاه کرد.
_مایلز مرسی که اومدی ولی..._پیتر باهاش خوابیده و الان نگرانه که بقیه رو خوب پیش نبره.
ند توضیح داد._اوه خب جالبه.
ند نشست و قیافه متفکر گرفت.
_برای ادامه باید اون دختر رو...._مرد.
_ها؟
مایلز موند.پیتر سرخ ادامه داد.
_اون یه... مرد چهل سالست.یکم سکوت.
_اوه.... خب پس... تاپ کیه؟
_اوه خدای من.
پیتر صورتش رو کرد تو دستش.
YOU ARE READING
iron mate
Fanfictionپیتر پارکر که دیگه کسی براش نمونده و میخواد هویتش رو از همه مخفی نگه داره.... حالا به عنوان دستیار تونی استارک باید چیکار کنه؟ (سختی نوشتن داستان یه طرف نوشتن خلاصه یه طرف😑) دارای دو فصل. شیپ:استارکر starker R+18(میدونم این علامت رو اصلا محل یک نمی...