خب سلامم استرابر هستم ✨
نویسنده ی رو مخ این فیکاول از همه ، بیاین راجب اینکه چرا نوشتمش حرف بزنیم ، خب اوایلی که من یونگیو شیپر شده بودم می تونم بگم تعداد فیکای یونگیو خیلی کم بود ، اکثرا وان شات بودن و خود فیکا هم انگست ( جا داره بگم واقعا انگست نمی خونم و اگرم بخونم یعنی اون فیکه خیلی گودو عه) خلاصه که خواستم حداقل یونگیو یه فیکشن فلاف گوگولی داشته باشه دور از هر استرس و این چیزا و به خاطر همین نوشتمش.
( یادمه وقتی نوشتمش فقط یه سان شاین بود و دیگه هیچ فیک یونگیویی نبود که بعدش خیلیا اومدن نوشتن و ممنون ازتون :» )حقیقتا خیلی وقتا برای نوشتنش جا زدم ، واقعا ازش راضی نبودم و نیستم اما بخاطر شماها هم که بود باید تمومش می کردم و بالاخره بعد از یک سال داره این اتفاق می افته :)
خیلی می تونست بهتر باشه خیلی جا برای کامل شدن داشت و اینکه از بی تجربگیم اومدم این کارو کردم باعث میشد اصلا ازش راضی نباشم و حتی ازش بدم بیاد! بخاطر موضوعش ، قلمم و اینجور چیزا
ولی الان بهترین بیشترین ویو رو داره و مدیون شما هامبا خیلیاتون بخاطرش آشنا شدم ، خیلی آدمای جدید بهم نشون داد و بهش مدیونم...
خلاصه که ، مرسی که خوندینش و براش وقت گذاشتین ، با تمام نقص هاش دوسش داشتین و براش صبوری کردین ، بهش ووت دادین و کامنت گذاشتین :]
واقعا هیچ وقت هدفم این نبود که ویو و ووت زیاد بگیره اما به لطف شما این اتفاق افتاد و حالا بیاین بقلمممم
کاش میشد تک تک ازتون تشکر کنم ، پس لطفاً به خودتون بگیرین حتی اگه یک بارم کامنت نزاشتین چون همون ویو هاتون ارزشمنده :»دیگه ببخشید بابت پر حرفیممم
پارت آخرو بخونین تموم شه بره یه نفس راحت بکشم
بوج بهتوننننن
VOCÊ ESTÁ LENDO
I Hate My strawberry smell
Ficção Adolescenteهمه چیز از یه پروژه ی زمینشناسی شروع شد و با یک افسردگی بعد از سکس (البته فقط توی تصورات خودش ) تموم شد . اما امکان نداشت حتی بعد از پنج سال بومگیو هنوز هم بوی اون فرمون سرد سونبه اش رو یادش باشه ---------- ژانر : امگاورس ، فلاف ، رومنس کاپل : یو...