من بقایای عشقِ تو رو میپوشم،
نمیدونی که تا کجا دنبالت میگردم.
بهم گفتی که شاخهی درختی، گفتی که ریشه داری اما نگفتی باد از کدوم سمت میوزه.
من پیچک شدم و پیچیدم به تنت،
دیگه نمیذارم باد ازم بگیرتت.
_____
دو سالگیِ شهرِ بیشاعرم مبارکِ من و شمایی که عاشقانه کنارش بودید و هستید.
YOU ARE READING
POETLESS CITY | شهـرِ بـیشاعـر
Fanfiction[کامل شده] [زیام] به اندازهی شعرهایی که برای تو نگفتهام و بلد نبودهام که بگویم و به اندازهی شعرهایی که شاعرانِ دیگرت برای تو سرودهاند، هنوز هم برای ستایشَت حرفهای نگفته دارم.