به آرومی دسته مویی که روی پیشونی جونمیون ریخته بود رو لمس کرد.
حالا کریس میدونست پسری که مقابلش خوابیده رو بیشتر از چیزی که تصور میکرد میپرسته.
حالا کریس میفهمید معنی عشق و دوست داشتن یک نفر یعنی چی، وقتی اون فرد با پیوند خونی بهت متصل نیست.
جونمیون شخصی بود که کریس دوست داشت تا ابد باهاش باشه. چون مطمئن بود هیچ کس نمیتونه به اندازه جونمیون قلب کریس رو به تپش بندازه.
خم شو و بوسه ای به پیشونی جونمیون زد.
بعد از سکس خستگی این چند روزه به جونمیون غلبه کرد و قبل از اینکه متوجه بشه خوابید.
کریس با ملایمت بدنشو تمیز کرد و لباس های تمیزی رو به تنش کرد.
شاید حالا چهار یا پنج ساعتی بود که جونمیون خوابیده بود ولی کریس همچنان خیره بهش نگاه میکرد و حتی یک لحظه هم نمیخواست نوازش کردن جونمیون رو از دست بده.با به صدا در اومدن زنگ در غافاگیر شد.
انتظار نداشت کسی اونجا باشه ولی وقتی برای بار دوم صدای زنگ توی خونه پیچید برای اینکه مانع بیدار شدن جونمیون بشه به سرعت از اتاق خارج شد و بعد از اینکه در اتاق رو با احتیاط بست به سمت ورودی رفت.با باز کردن در و دیدن آقای کیم مقابلش جا خورد و انگار آقای کیم هم کمی غافاگیر به نظر میرسید.
*اوع.... آقای کیم.
مرد میانسال لبخندی محوی زد€کریس. انتظار نداشتم اینجا باشی.
توی اون موقعیت باید چیکار میکرد؟ کریس میدونست جونمیون تمایلی به دیدن پدرش نداره ولی به هر حال کریس نمیتونست مانع ورود مرد به آپارتمان خودش بشه.
از مقابل در کنار رفت و پشت سر مرد وارد سالن شد.
€جونمیون؟* خوابه.... به خاطر آزمون خیلی خسته بود.
آقای کیم سرشو تکون داد و روی مبل راحتی نشست.
€به هر حال... میخواستم با تو هم صحبت کنم. بشین پسرم.
کمی جا خورد. چرا آقای کیم میخواست با کریس حرف بزنه؟ نکنه از رابطه بین اونا خبر داشت و حالا از کریس میخواست جونمیون رو ترک کنه؟!
€ ازت ممنونم کریس.
شوکه سرشو بالا گرفت* چی؟!
مرد به آرومی خندید€ لازم نیست مضطرب باشی. میدونم که تو و جونمیون الان باهم هستید ولی اینجا نیستم که تورو سرزنش کنم.
به مبل تکیه داد
€ به هر حال من میدونم گرایش پسرم چیه و خب چرا دروغ... وقتی از همسرم شنیدم شما باهم هستید کمی خوشحال شدم.کریس اصلا انتظار شنیدن این حرف هارو از آقای کیم نداشت.
اون خوشحال شده بود که اونا باهم توی رابطه ن؟
![](https://img.wattpad.com/cover/305902350-288-k374502.jpg)
STAI LEGGENDO
Us?
Fanfiction☀︎︎کاپل: کریسهو ☀︎︎ژانر:مدرسه ای،برشی از زندگی، عاشقانه ☀︎︎نویسنده: leucanthemum ☀︎︎روز آپ: _ ☀︎︎وضعیت: پایان یافته(۵/آذر/۱۴۰۱)