قسمت بیست و یکم
-دیشب خیلی اذیت شد؟
بکهیون با صدای آرومی پرسید و سهون نگاهش رو از موبایلش گرفت. سرش رو بلند کرد و به برادرش که آثار پشیمونی به خوبی تو چهره اش مشخص بود، خیره شد.
-آره. واقعا ترسیده بود. خیلی وقت بود وارد لیتل اسپیسش نشده بود. تقریبا 5 ماه. اخرین بار وقتی بود که با ماشین تصادف کرد.
بکهیون لبش رو گزید و سرش رو پایین انداخت.
-متاسفم هیونگ. واقعا فکر نمیکردم انقدر بترسه. آخه ما باهم کلی فیلم جنایی دیده بودیم و لوهان همه شونو دوست داشت.
سهون سر تکون داد و موبایلش رو کنار گذاشت.
-از فیلم جنایی نمیترسه. تنها چیزی که واقعا میترسونتش، چیز هایی مثل روح و جن و چیزای ماورایی عه.
اخم کرد و ادامه داد
-من به تو سپرده بودمش چون میدونستم دوستشی و خوب میشناسیش. لوهان تو خانواده ی من فقط با تو احساس راحتی میکنه.
بکهیون دست هاشو روبروی شکمش توی هم قفل کرد و با سر پایین افتاده گفت
-متاسفم. قول میدم دیگه این اتفاق نیوفته.
-سهونی... بکهیون رو دعوا نکن.
لوهان به سمت شون دوید و سهون هشدار داد
-ندو لوهان. میوفتی.
لوهان سریع خودشو به سهون رسوند و روی پاهاش نشست و همونطور که گردنش رو بغل میکرد، گفت
-دعواش نکن. اون که نمیدونست من میترسم.
سهون موهاشو نوازش کرد و گفت
-لرز های بدنت و هق هق هات چیزی نیست که بتونم به راحتی فراموشش کنم هانی. میدونی چقدر نگرانت بودم؟
لوهان با لبهای جمع شده سر تکون داد و بعد به بکهیون نگاه کرد که هنوز با حالتی شبیه به یه بچه ی 10 ساله که ازش خطای بزرگی سر زده، ایستاده بود.
-منم اشتباه کردم. چون شوکه شده بودم نمیتونستم به بکهیونی بگم که فیلمش منو میترسونه. پس تقصیر بکهیونی نیست.
سهون یه ابروش رو بالا انداخت و گفت
-پس داری میگی تقصیر پسر کوچولوم هم بوده؟ میدونی که پسر کوچولوهایی که مراقب خودشون نیستن، تنبیه میشن..!
لوهان لب هاشو توی دهنش کشید و حرفی نزد. سهون کمرش رو نوازش کرد و دوباره گفت
-میدونی لوهان؟
لوهان سر تکون داد و سهون چشم چرخوند. لوهان واقعا هرکاری دوست داشت میکرد و فرقی نمیکرد چقدر سهون بهش بگه دوست داره وقتی ازش سوال میپرسه، جوابش رو با صدای قشنگش بده. اون همچنان برای جواب دادن از حرکات سرش استفاده میکرد و زور سهون فقط وقتی بهش میچربید که اون پسر واقعا یه کار خطرناک کرده باشه.
YOU ARE READING
Archangelic
FanfictionArchangelic همتای فرشته کاپل: هونهان، چانبک ژانر:رمنس.درام.اسمات. ددی کینک نویسنده:@m_a_h_i_0_1 چنل: @hunhanerafanfin و @exohunhanfanfiction اینستاگرام: @hunhanfanfiction سایت آپلود:www.exohunhanfanfiction.blogfa.com