هااااای خوشگللاااا💓🐇💓
احوالاتتون؟؟؟اهم اهم... ۳۵ پارت گذشته از وانگشیائو... 🐇
یکی از طولانیترین داستاناییه که تا حالا نوشتم و خیلی برام خاصه و دوسش دارم.🪷🐇
امیدوارم شما هم تا اینجا دوسش داشته باشید.🪷🐇
این پستو میذارم که از همتون به خاطر همراهیم تا اینجا تشکر کنم خیلی خاطرهی خوبی شد برام و خیلی از همصحبتی با خوانندههای خوبم لذت بردم.🍓🐇🍓
همتونو دوست دارم چه سایلنت چه غیر سایلنت مرسی که میخونید 🤩🥰
بچهها تا اینجا اگر ابهامی براتون وجود داره میتونید بپرسید.
اگر چیزی هست که هنوز تکلیفش تو داستان مشخص نشده اشاره کنید (این یکی بر همگان واجبه چون ممکنه من جا انداخته باشم🫠🥲)
اگر سناریویی هم در ذهنتون دارید حتماااااا برام بگید. ایدهاتونو بهم بگید تا من ازشون کمک بگیرم خوشحال میشم بشنوم🥰
این ایدی تلگرام منه اگر کسی صحبتی چیزی داشت یا برای زمانی که دسترسی نداشتید به واتپد میتونید پیام بدید تا بهتون پارت جدیدو برسونم.
🍓maya501501🍓
(توت فرنگیا جزو ایدی نیست تزیینیه😁)
اینم پیج اینستا که میتونید دیالوگ داستانامو بخونید.
🍓hidden_yizhan🍓مرسییییییی منتطر پارت جدید روز پنجشنبه باشید🍓
(اگر میخونید لایک کنید محض رضای خدا😒)
YOU ARE READING
WANGXIAO
Fanfictionشیائوژان دانشجوی سال آخر رشته تاریخ شناسی چین و وانگ ییبو، صاحب موزه پنج قبیله مشهور است. شیائو ژان با پیشنهاد استادش، پروفسور وانگ هایکوان، بررسی موسیقی قبیله گوسولان را به عنوان موضوع پایان نامه اش انتخاب میکند که برای انجام آن به کمک وانگ ییبو، ص...