hug me until i smell like u<3

JjK daily ~

~~~~~~~~~~~~~~~

-چرا فقط نوع هديه ها رو عوض نميكنى؟

جونگكوک نگاه گيجى به پسر كه صورتش رو خم كرده بودو نزديك ترين نقطه به صورتش بود خيره شد و بدون معطلى لباشو روى لباى پسر خرگوشى كوبيد و به عقب هلش داد روى مبل رفت و پسر رو مجبور به دراز كشيدن كرد و روش خيمه زد و لب هايى كه حركت نميكردند رو به حركت در اورد و لب نرم پسر رو بوسه ارومى كرد و شكست

-بهتر شد!

+چيى؟

پسر متعجب با چشماى گرد شده به تهيونگ سرخوش كه روش خيمه زده بود نگاه كرد

-اين هديه.. بهتره..

+..

-لبات... بهترين هدين كوك.... از اين... به بعد بهم از اين هديه ها بده

پسر گيج شده بود و بدون هيچ حرفى به تهيونگ نگاه كرد كه روى مبل نشست و با گرفتن دستش مجبورش كرد بشينه و نگاهش كرد

-دوست دارم..

+منم..

-منم چى؟

+منم دوست دارم

تهيونگ خنده سرخوشى كرد و از جا بلند شد و جونگكوک هم بلند شد و تهيونگ بى هوا تو اغوش كشيدش دستاى جونگكوک كه روى هوا مونده بود با خنده كوتاهى روى شونه هاى تهيونگ اومد و كمى نوازشش كرد

-عاشقتم كوکى..

+منم عاشقتم كيم...

جونگكوک نوازش شونه رو تا دورگردن و پشت موهاى پسر ادامه داد و گونه تهيونگ رو بوسيد تهيونگ هم اغوش رو تنگ تر كرد كه جونگكوک شروع به غرغر كرد

-اونقدر فشارت ميدم تا يادت... بمونه من... تهيونگم...

فشار رو بيشتر كرد و كوک ناله اى از درد زد و شروع كرد به خنده

+پس انجامش بده كيم.. اونقدر بغلت نگهم دار كه بوى تو رو بگيرم..

تهيونگ لبخند بزرگى زد و پس رو سمت ديوار كنار مبل هل داد و شروع كرد به بوسيدن كل صورت جونگكوک كه خندش قطع نميشد و با گاز گرفتن لب بالاش صداى خنده حرص درارش رو قطع كرد هيسى توى دهن تهيونگ كشيد و اروم نق زد اما تهيونگ بهش گوش ميداد؟

نه اون تازه يه مخدر خوب يافته بود...

~~~~~~~~~~~~~~~~~~

جيهوپ سرش روى پاى يونگى بود و توى اينترنت گشت ميزد دنبال خريد بليط هاى كره كه نزديکترين و زودترين پرواز ها رو ببينن و امار نامجون كه احتمالا داره به سئول مياد رو در بيارن و يونگى هم مشغول نوازش موهاى پسر خورشيديش شد كه نوتيف گوشى روى صفحش باعث شد از سايت ايرلاين بيرون بياد و به صفحه چت بره

REMEMBER MEWhere stories live. Discover now