part 15

196 51 9
                                    

اون شب،سوکجین و تهیونگ توی یه کافه رستوران قرار بود همو ببینن،پس سوکجین لباسای رسمیش رو پوشیده بود. پشت میز نشسته بود و در انتظار بود رئیسش بیاد.

جین زودتر از تهیونگ رسیده بود،چون ترجیح میداد هرگز رو حساب سر وقت رسیدن یک دقیقه هم دیر نکنه،پس زودتر حرکت میکرد که در بدترین حالت دقیقا سر تایم گفته شده برسه.

کمی بعد،تهیونگ با کتو شلوارش،و قدم های محکمو استوارش سمت جین اومد،نحوه حرکت کردنش به گونه ای بود که انگار به زمین زیر پاش داره فخر میفروشه.

تهیونگ پشت میز نشست،و به با حرکت دستش به جین اشاره کرد که شروع کنه.

جین جرعه ای از آب خنک نوشید،و صحبت کرد.

جین: خب،تقریبا همه چیزو درموردش گفتم ولی وقتی یکم بیشتر بررسی کردم چیزای جدیدیو پیدا کردم. هانا،مادرخوندش رو که بیاد میارین؟خب،بذارین اینطوری بگیم که..اون کافه مال جونگکوک نیست.

تهیونگ ابرو بالا انداخت،و به فشردن لب هاش به جین نشون داد که باید ادامه بده و دست از مرموز کردن داستان برداره.

جین:خب،هانا همیشه علاقه مند بود که کافه داشته باشه،اگر محل زندگی جونگکوک رو بررسی کنیم متوجهیم که خب،توی منطقه معمولی زندگی میکنه. نه خیلی فقیر،و نه خیلی پولدار،دقیقا متوسط. اون خونه هم مال هاناست،که به زور تونست اونجارو بخره،هرچند که بعد از گم شدنش پس از هجده سالگی جئون به اون تعلق پیدا کرد. اسناد،بیان میکنن که هانا اون پول رو با پول خودش نخریده دقیقا.. ینی خب هانا بخشیش رو از یه دسته کوچیک خلافکار که کل درآمدشون وام دادنو پول قرض دادن به آدماییه که پول نیاز دارن بدست میان. هانا بخشی از پولش رو از اونا قرض میگیره،درواقع بخش بزرگیش رو. از اونجایی که هانا همچنان درحال پرداخت قسط های کافه‌ست،یا بهتره بگیم جونگکوک اینکارو میکنه،دقیقا کافه متعلق به کوک نیست. و علاوه بر پرداخت اقساط بدهی بزرگش به اون دسته هم وجود داره. طبق چیزی که بدست آوردم،

جین که دهنش خشک شده بود یه قلوپ دیگه آب خورد.

جین: طبق چیزی که بدست آوردم،دیشب جئون پس از به خونه رفتنش،خب.. اون گروه سرو کلش پیدا میشه، به عبارت دیگه،رهبر دسته،و دوتا نوچه هاش،نه باقی زیردستای نامعلومشون. از جئون درخواست کردن پول رو بده؛و جئون هم داده ولی ظاهرا کلش نبوده. در نهایت کار به خب،ضرب و شتم میرسه و جئون آسیب فیزیکی میبینه،نه اینی که خیلی آسیب زیادی باشه یا جدی باشه ولی خب آسیب دیده.

تهیونگ کنجکاو از اسپرسوش نوشید: راجع به مین یونگیو جیمین چی؟هردوی اونها از خانواده های پولداری هستن،چرا به جئون قرض ندادن چیزی؟

جین سر تکون داد: مسلما اگر جونگکوک درخواست میکرد بلا درنگ حتی کل کارت پس اندازشونو بدون اینکه ازش بخوان که بعدا پول رو بهشون برگردونه میدادن دستش،منتها نه جئون آدمیه که از دوستاش استفاده مالی کنه، نه حتی اونا خبر دارن از ماجرا.

Red DiamondWhere stories live. Discover now