𝐖𝐫𝐨𝐧𝐠 𝐇𝐚𝐭𝐫𝐞𝐝

194 36 5
                                    

𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐄𝐯𝐢𝐥
T.me/kaisooficology

پوزخندی زد:

+ها... فکر میکنه برام مهمه که دیر بیاد؟

برای یه مصاحبه کوفتی، فاک یو کیم جونگین اگه بخاطر عامل بزرگ استرسم، اون اقای پار ک دراز که قرار داد امضا نمیکرد

الان نمیومدم باهات مصاحبه کنم که از دفتر نندازتم بیرون.

با صدای منشی سرش رو طرف منشا صدا چرخوند.

_اوه اقای دو اومدین؟

نگاهی به منیجر جوان کیم انداخت

+آه سلام خانم چو! اقای کیم نیومدن؟

_الناست که بیان

_راستش... حال اقای کیم امروز خوب نبود و وقت و حوصله مصاحبه نداشتن

پوزخند ریزی زد و سری برای تایید تکون داد:

+هوم، که اینطور...

_مثل اینکه اومدن... از حضورتون مرخص میشم!
چشمش به کیم افتاد... هنوزم مثل قبل با تکبر و غرور قدم برمیداشت و همچنان جذاب ...

ودف دو کیونگسو الان بهش گفتی جذاب ؟؟؟

سری برای خروج افکار از ذهنش تکان داد و تعظیم نصفه نیمه ای کرد "محض رضای فاک بخاطر پارک لعنتی نبود الان شلوارشو کشیده بودم رو سرش "

+دو کیونگسو از استار ورلد هستم! ممنونم که وقت گذاشتید بیاید اینجا، مستر کیم
بدون اینکه نگاهی به خبرنگار رو به روش بندازه روی راحتی لم داد و چشماشو بست :

_قصد دارم کمی استراحت کنم ولی میتونید سواالتتون رو بپرسید ،خوشبختانه دهنم خوب کار میکنه!

مرد که جوابی نشنید با کمی تعجب و کنجکاوی چشماشو باز کرد و با خبرنگار ولو شده روی مبل مواجه شد:

کیونگسو همینطور که روی مبل دراز کشیده بود نگاه متجعب مرد رو دید با لحن حرص دراری گفت:

+آم... شما هم میتونید بگید، خوشبختانه گوشام خوب میشنوه !

و در همون حالت ادامه داد:

+خب الان که تونستید سریالتونو با موفقیت به پایان برسونید، چه احساسی دارید؟

مرد جذاب مقابل با چشمان برزخی و پوزخندی که حجم زیاد حرص درونشو نشون میداد صاف نشست و با حرص جواب داد:

_میشه گفت خوشحالم که تونستم این نقش پر تنش رو به درستی به پایان برسونم
پوزخندی زد و به کیونگ خیره شد

_میدونید که کاری که به پایان میرسه در واقع شخصیت و تمدن انجام دهنده اون کارو میتونه در خودش نشون بده، اینطور نیست اقای دو ؟

کیونگسو از حرص دندانی به هم سابید و همینطور که دراز کشیده بود و صحبتهای کیم رو توی لپتاپ تایپ میکرد جواب داد :

Kaisoo OneshotDonde viven las historias. Descúbrelo ahora