- بیخیال کوک.. استرس نداشته باش.. فقط یه هیت.. سریع تموم میشه.. اگه نگران دردش هستی به اولین سکست فکر کن.. دردش اگه از اون کمتر نباشه بیشتر نیستپسر بعد اتمام حرفش بلند خندید و بعد لب های خندونش رو به لبه ی لیوان رسوند و گیلاسش رو به یک باره سر کشید..
جونگوک چشم غره ی بدی به اون پسر گربه نما رفت و بعد نگاهش رو ازش گرفت..- آخه تو چی از هیت امگا ها میفهمی.. مگه تا حالا باتم بودن و تجربه کردی؟
یونگی باره دیگه بلند خندید و گفت: نه از تجربه ی امگا هایی که باهاشون خوابیدم فهمیدم..
جونگوک زیر لب احمقی نثار پسر کرد و بعد کمی از ویسکی پر از یخش و نوشید..
- بزار از تجربه ی اولین راتی که داشتم بهت بگم.. درست دو سال قبل وقتی مثل خودت هجده سال سن داشتم..
با یاد آوری اون خاطره صدای خنده های بلندش قاتی موزیک پس زمینه شد و رفت توی گوش پسر کناریش.. جونگوک با اعصاب خوردی از پسر فاصله گرفت
یونگی با خنده ادامه داد: اینقدر سفت شده بودم که کنترل کردن خودم غیر ممکن شده بود.. اولین امگایی که به دستم رسید و هارد به فاک دادم..
تک خنده ای کرد و بعد نگاهش رو بالا آورد و به چشم های پسر کوچکتر که کم کم تغییر سایز میداد و گرد میشد خیره شد.. لبخندش محو شد و با گیجی به چشم های بهت زده ی امگا خیره شد.. لب های جونگوک از هم فاصله گرفت و شوکه لب زد: چیکار کردی؟
یونگی که حالا فهمیده بود دلیل تعجب امگا از چیه دوباره خندید..- اینطوری به من نگاه نکن کیوتی.. از رفتارهای خود امگا فهمیدم اونم همچین چیزی میخواد..
امگا که حالا از خل و چل بودن آلفا مطمئن شده بود پوفی کشید و زیر لب زمزمه کرد: سگ آخه بهت پا میده؟
یونگی همین طور که اثرات خنده توی حرف هاش به جا مونده بود گفت: راستی.. به من نگفتی.. اولین سکست و با کی بودی؟
چشم های امگا تیره شد و نگاه بدی به آلفا انداخت
- آخه به تو چه که اولین سکسم و با کدوم مادر فاکری بودم..
یونگی با لحن بی خیالی مثل کسایی که عمر شون و کردن و میخوان آخرین نصیحت شون و به یک نفر کنند گفت: بیخیال بیبی بچ.. آدم باید یکی و داشته باشه تا از بگایی های زندگیش براش تعریف کنه تا یکمم که شده خالی بشه..
جونگوک آهی کشید و به چشماش دوری داد: نمیدونم چرا اینقدر علاقه داری از زندگی فاکی من بیشتر بشنوی.. ای کاش به جای من بگا میرفتی اینقدر سوال نمیپرسیدی
یونگی با دستاش بدنش رو پوشوند و بعد با لحن وحشت زده اما کاملا ساختگی گفت: نه ممنون... اصلا دلم نمیخواد درد دادن و بفهمم.. همین جوریشم کارما داره منو هارد به فاک میده
JE LEEST
My dark life
Weerwolfجئون جونگوک امگای سودجویی که یه شب با آلفای مستی می خوابه.. بعد چند ماه از اون قضیه آلفا پیامی رو از امگا دریافت می کنه.. «من توله ی تو رو باردارم..!» (در حال حاضر آپ این بوک متوقف شده)