🖇🖤⛓
#BehindTheMask
𝐏𝐚𝐫𝐭: #25جان خسته بود. هرباری که به مصاحبه میرفت همین بود. مجبور بود بشینه و جوابایی که تیم نویسندگیِ وات آماده کردن رو به سوالا بده.
برای کسی مثل اون که هیچوقت زندگی شخصی نداشت و توی یه آزمایشگاه مثل حیوون بزرگ شده بود، البته که واسه جواب دادن راهی جز این وجود نداشت.
به فیلمنامهای که براش نوشته بودن پایبند بود و ازش استفاده میکرد تا این توهم رو حفظ کنه که وات اصلا از پسر طلاییش مثل یه محصول استفاده نکرده.
همیشه در حد مرگ از مصاحبهها خسته میشد چون میدونست قراره چطوری پیش برن. همهچیز الکی بود و امگا هنوزم تعجب میکرد که مردم چطوری همهچیز رو باور میکنن.
به محض اینکه فیلمبرداری تموم شد و اَشلی و عوامل دست از سرش برداشتن، مرد سمت اولین در خروجی رفت و تو آسمون شب پرواز کرد.
باد تو موهاش و به صورتش وزید و خواب رو از سرش پروند. تا به برج وات برسه از بالا شروع به اسکن خیابونا کرد. کاملا تصادفی یه صدا توجهش رو جلب کرد و مسیرشو سمت صدا تغییر داد. وقتی بالاخره ویلیام بوچر رو تو یه کوچه با سه مرد دیگه دید، توجهش کامل جلب شد.
انگار ویلیام داشت با دوتا از اون مردها دعوا میکرد، چون بهشون مشت میزد که اونا مجبور شدن مدل دعواشون رو از حالت تهاجمی به حالت دفاعی تغییر بدن.
آلفا بهشون گفت "حالا نگاه کن. برتری فرضیت کجا رفته؟ فکر میکردم شما دوتا از بقیه بهترین."
صداش به سردی یخ بود و چشمای هوملندر وقتی نفر سوم رو دید که یه گوشه ایستاده گشاد شد... یه امگا.
"یه شوالیه با اسب سفید! آلفایی مثل تو واسه سوراخ داغ یه امگا میتونه هرکاری کنه!"
آلفایی که اینو گفت با لگد بوچر تو شکمش پرت شد یه طرف."اون امگای بدبخت فقط یه بچهست و شما تخم حرومای نره خر دست مالیش میکنین... کثافتای گوه" بوچر غرید و سمت امگای جوون برگشت "برو خونه، حله؟ حواسم به اینا هست"
"م-ممنون! خیلی ممنونم!"
بعد گفتن این کلمات، امگا فرار کرد.جان هنوز روی سقف ایستاده بود و به ویلیام که داشت اون مرد رو تماشا میکرد، نگاه کرد. صادقانه بگم، بلوند انتظار نداشت که ویلیام به خاطر یه امگا دهن دوتا آلفا رو سرویس کنه؛ اما ثابت شد اشتباه کرده. ظاهرا آلفا اونقدری که به نظر میرسید، بیعاطفه نبود.
پشت سر بریتانیایی یه مرد درحالی که یه لوله دستش بود توی کوچه کثیف ایستاده بود. اون به مرد مومشکی نزدیک شد و آماده بود تا بهش ضربه بزنه اما قبل از اینکه کوچکترین حرکتی کنه، دوتا لیزر قرمز سینه مرد رو سوراخ کردن که باعث شد اون بیفته و بمیره.
YOU ARE READING
Behind The Mask (Homelander X Butcher)
Romance(Butchlander) from The Boys series -خلاصه: پسرا میفهمن که هوملندر اون آلفایی نیست که وات ادعا میکنه، اون امگاست و بوچر به عنوان یه آلفا تصمیم میگیره کنارش باشه... نویسنده: Cock_of_Duty از ao3 مترجم: ماهور💜 وضعیت آپ: تکمیل شده✅️ 🖇🖤⛓