🖇🖤⛓
#BehindTheMask
𝐏𝐚𝐫𝐭: #30پسرا درمورد اینکه کجا میتونن بوچر رو پیدا کنن هیچی نمیدونستن. اونا کل شب رو بیدار و نگران برای آلفایی بودن که هوملندر از خونه خرابهای که توش زندگی میکرد برده بود به جایی که نمیدونستن کجاست.
بوچر جواب تماسهاشونو نمیداد که این ردیابی موقعیتش رو تقریبا غیرممکن میکرد و اونا نمیتونستن بفهمن که هوملندر کدوم گوری بردتش. برای کسی مثل هوملندر آسون بود که پرواز کنه و هرجا میخواد بره و همین باعث میشد بوچر الان خیلی دور باشه.
امام به بتای مضطرب نگاه کرد و گفت "هیویی، باید یکم بخوابی"
اون دستشو به صورت خستهش کشید و گفت "نمیتونم، سرم... م-مثل ا-افکارم فقط دارن تو سرم میچرخن"
"بوچر از پسش بر میاد. تخم حروم تاحالا از همه مواقعی که هوملندر رو دیده جون سالم به در برده. اینبارم فرقی نداره. اگه هوملندر میخواد اونو بکشه، باید اینکارو جلو چشمای ما انجام بده." امام دستی به شونهش کشید و هیویی فقط سرشو تکون داد.
بوچر کسی بود که همیشه غافلگیرش میکرد. اگه موقعیت ناامید کننده بود و شانسی واسه زنده موندن وجود نداشت، همیشه اون بود که همهچیز رو حل میکرد. هیویی هیچ ایدهای نداشت چطور کسی مثل بوچر تونسته همه این مدت زنده بمونه، که این براش هنوزم یه راز بود.
آهی کشید و بیشتر تو کاناپه فرو رفت. توی دعوا، موقعیت بوچر نسبت به هوملندر پایینتر بود. این واضح بود، اما چی میشد اگه امام درست میگفت؟ اگه هوملندر میخواست بوچر رو بکشه، جلوی کسایی که بهش اهمیت میدن اینکارو میکرد؛ به هرحال بریتانیایی دشمنش بود، درسته؟
بتا تلاش کرد تا تیکههای پازل رو به هم وصل کنه تا معنی پیدا کنن...
چیزی بین اون دوتا از شبی که بوچر یواشکی به برج سون رفته بود، تغییر کرده بود. بوچر کل شب رو اونجا موند و به کسی هم نگفت چه اتفاقی افتاده و از اون موقع تا الان روی قهرمان حساس شده بود... ظاهرا. اون قطعا یه دعوا نبود و حتی اگه بحث هم کرده بودن آلفا نمیتونست کل شب رو اونجا بمونه.
یهویی یادش اومد که چرا بوچر میخواست بره به برج که همهچیز هم از همونجا شروع شد!
هوملندر یه امگا بود و بوچر یه آلفا که فهمیده دشمنش یه امگاست. اون میخواست تهدیدش کنه اما چی میشد اگه نقشه عوض شده باشه؟ چی میشد اگه هوملندر فراموش کنه مسدود کنندههاشو مصرف کنه و وارد هیت بشه و همون موقع بوچر بهش برسه؟
هیویی به سختی آب دهنشو قورت داد. همهچی منطقی بود. بوچر هیچوقت به کسی تجاوز نکرده بود اما یه امگایی که وارد هیت شده انقدر وسوسه انگیزه که نتونه بهش نه بگه. پس شاید کل مدت هوملندر از بوچر عصبانی نبود و فقط میخواست گاییده بشه و انی درموردش اشتباه برداشت کرده.
این یعنی... دقیقا همین الان بوچر و هوملندر داشتن سکس میکردن!!!
"اوه خدا..."
🖇🖤⛓
بچم هیویی خیلی باهوشه😂🤌🏼
شرمنده کم بود💀💔
و بالاخره...
پارت بعدی اسمات داریم🔞☆↤⭐️
راستی، یه وانشات (۶ پارت) از همین شیپ ترجمه کردم که AU و اسماته. بعد از تموم شدن این فف به ریدرای فعالم اگه دوست داشته باشن میدمش🌚💜 اگه شما هم میخوایدش پس فعال باشید (سطح تبلیغات🗿)
أنت تقرأ
Behind The Mask (Homelander X Butcher)
عاطفية(Butchlander) from The Boys series -خلاصه: پسرا میفهمن که هوملندر اون آلفایی نیست که وات ادعا میکنه، اون امگاست و بوچر به عنوان یه آلفا تصمیم میگیره کنارش باشه... نویسنده: Cock_of_Duty از ao3 مترجم: ماهور💜 وضعیت آپ: تکمیل شده✅️ 🖇🖤⛓