سلام جیگرطلاهای من :)) دلن برای خودتون و کامنتاتون حسابی تنگ شده ها. امیدوارم هم از این چپتر خوشتون بیاد و هم حمایتش کنید. اگر جایی ایرادی داشت، بگید اصلاح کنم.
به امید آزادی
با عشق،
ماتیلدا xx
-Lost in the fire - The Weeknd | Older - Sasha Alex Sloan
«فراموش کردم دیشب بهت کریسمس رو تبریک بگم، هز!»
«آره وگرنه منو اونطوری پشت گوشی ول نمی کردی و نمی رفتی...رفتار خبیثانه ای برای کریسمس بود، لویی.»
لویی همونطور که با یه دستش گوشی رو گرفته بود و با هری چت می کرد، با دست دیگش لیوان شیر نارگیل رو تو دستش گرفته بود و در حالی که به کانتر آشپزخونه تکیه داده بود، با لبخند شیطنت آمیزی به گوشیش خیره شده بود.
«راست میگی..من پسر واقعا بدی بودم..»
«خیلی بد، لویی. تو پسر واقعا بدی بودی!»
«چطور میتونم برات جبرانش کنم، استایلز؟»
لویی در حالی که نیشخندش رو حفظ کرده بود، آروم از شیرنارگیلش خورد و منتظر پیام هری شد.
«خونه تنهایی؟»
«آره..چطور؟»
«قراره کارایی که بهت میگم رو به ترتیب انجام بدی...بدون اینکه حرفی بزنی یا سوال بپرسی، فهمیدی؟»
لویی با دیدن پیام هری، به سرفه افتاد و به زور باقی مونده محتوای لیوانش رو قورت داد و لیوان رو داخل سینک ظرفشویی گذاشت و همونطور که به سمت اتاقش می رفت، به هری جواب داد.
«فهمیدم.»
«That's my boy.»
تا لویی خواست چیزی در جواب هری تایپ کنه، متوجه شد که اون موجود خبیث با فیس تایم داره بهش زنگ میزنه. بدون هیچ فکری تماس رو قبول کرد و با دیدن هری که بدون هیچ لباسی که بالا تنش رو بپوشونه با موهای بهم ریختش تو تخت دراز کشیده، بین لباش که به خاطر شیر نارگیل کثیف شده بودن فاصله افتاد.
"داشتی شیر می خوردی، کیتن؟"
لویی اول با شنیدن صدای بم و گرفته هری موهای تنش سیخ شد اما به محض فهمیدن حرفش سریع با پشت دستش دهنشو تمیز کرد و سرشو آروم به نشونه تایید تکون داد.
"سرتو تکون نده، جوابمو بده."
شنیدن لحن دستوری هری با اون صدای بم و خستش هیچ کمکی به حال لویی نمی کرد پس سعی کرد دهنشو باز کنه تا جوابش رو بده.
YOU ARE READING
Too Soon To Be This Late
Romance- زیادی زوده که اینقدر دیر بشه - "هری بهترین دوست من بوده، هست و خواهد بود. هیچ چیزی نمیتونه این حقیقت رو تغییر بده میفهمید؟ حتی حقیقت اینکه من دیوونه وار عاشقشمم باعث نمیشه اون بهترین دوست من نباشه." 🏅 #1 onedirection