chapter 8

38 11 8
                                    

CHAPTER 8

فیز لویی رو صدا کرد:" لویی، انقدر بازنده نباش و بیا توی استخر."‌‌‌ لوتی به فیز آب پاشید.

اون ها تصمیم گرفته بودن که به استخر هتل برن و یکم استراحت کنن. فقط امشب رو وقت داشتن قبل از اینکه فردا برگردن به خونه.
لویی گفت:"میام؛ فقط هنوز آماده نیستم."

لوتی با شیطنت گفت:" منتظر دوست پسرتی،"

لویی مجبور شد سرش رو بچرخونه تا گونه های رنگ گرفته اش رو نبینن.

"خفه شو ما فقط دوستیم."

لوتی گفت:" آره تو راست میگی." و چشم هاش رو چرخوند.

لویی به تماشا کردن دخترا که به همدیگه آب می پاشیدن و باهم مسابقه میزاشتن ادامه داد. راننده هری اون رو به هتل خودش برده بود تا لباس شنا و وسایل دیگه اش رو برداره. قرار بود که هری امشب هم پیش اونا بمونه.

یه صدایی فریاد زد:" من آماده خیس شدن هستممم!"

لویی با دیدن هری که اونجا ایستاده بود و یه جفت شورتک زرد کوتاه پوشیده بود، نفسش برید. این پسره فکر کرده کیه؟ میخواد که لویی بیارتش؟ و فریاد هم میزنه؟ لویی الان بهش نشون میده خیس کردن یعنی چی.

لویی بلند شد، پیراهنش رو از تنش کند قبل از اینکه به طرف هری بره. هری با گیجی بهش نگاه کرد و بعدش لویی اون رو بلند کرد و روی شونه هاش انداخت.

دیزی با خنده گفت:"اوه پسر، هری قراره تو آب پرت شه."

هری به کمر لویی مشت زد و جیغ زد:" لویی منو بزار زمین!"

لویی مجبور بود جلوی خودش رو بگیره تا یه موقع باسن هری که بغل صورتش بود رو گاز نگیره.

لویی گفت:" اوه، من اینطور فکر نمی کنم." و در آخر دستش رو محکم به باسن هری کوبید. و قطعا شنیدن صدای ناله آروم هری رو از دست نداد.

لویی به لبه استخر رسید قبل از اینکه هری رو پرت کنه. هری دوباره جیغ زد و از سطح آب ناپدید شد.

دخترا خندیدن و هری روی آب‌ اومد، آب تو دهنش رو تف کرد و سرش رو به چپ و راست تکون داد.
هری داد زد:" خیلی بدی."

لویی اذیت کرد و گفت:" و تو مثل یه سگ خیس شدی."

هری با لبخند گفت:" یه سگ خیس کیوت آره؟"

لویی هم لبخند زد و گفت:" کیوت ترین."

"خیلی حال بهم زنید برید یه اتاق بگیرید." لوتی گفت و وانمود کرد در حال بالا آوردنه.

لویی داخل آب پرید، برای ثانیه ای روی آب اومد قبل از اینکه یکدفعه به پایین کشیده بشه.
در همون حال که سعی می کرد سرش رو بالای سطح آب بکشه گفت:" چه مرگته؟"

هری آروم خندید و گفت:" اوپس."

لویی جواب داد:" سلام عوضی." خندید و به طرفش شنا کرد.

popstar boyfriend Where stories live. Discover now