Chapter 32

5K 671 175
                                    

٪تا دو روز پیش تو تلویزیون برای پرونده قتل نشونم میدادن الان دارم میرم طلاقِ دختری که پسرخالم دوست داره رو بگیرم ... ای دنیا واقعا انصافت کجاست ؟

÷چقدر غر میزنی پسرخاله ... خوبه خودت دهن منو سرویس کردی برای کارای طلاقِ سوهی !

هوسوک خطاب به جینیونگی که توی راهروی دادسرا ایستاده بود و غر میزد گفت و باعث شد پسری که فقط چند ساعت از اون یکی بزرگتر بود بهش چشم غره بره

٪اون زمانی که داشتم خودمو به آب و آتیش میزدم خانم خانما خیلی از طلاق مطمئن بودن ولی الان چی ؟ من هستم ، تو هستی ، حتی این یارو با وکیلشم هست ولی هان سوهی کجاست ؟ اگر تلفنشو جواب بده میفهمیم !

جینیونگ واقعا عصبانی و کلافه بود چون از صبحِ اون روز که مثلا اولین جلسه دادگاهِ طلاق سوهی بود هیچکس به اون دختر دسترسی نداشت و این اصلا به مذاق وکیل پارک خوش نمیومد . اون سعی داشت به دختری که حتی کامل نمیشناختش کمک کنه و خودش رو تو این راه به آب و آتیش زده بود ولی هان سوهی قصد نداشت ترسش رو کنار بزاره و با اینکارش داشت تمام اعتبار و شخصیتِ جینیونگ رو توی دادسرایی که تقریبا همه میشناختنش زیر سوال میبرد

٪یکبار دیگه بهش زنگ بزن

جینیونگ با جدیت خطاب به پسرخالش گفت ولی قبل از اینکه هوسوک گوشیش رو از کیفش دربیاره صدای پاشنه های کفشی توی راهرو پیچید و بعد سوهی با یک کت و شلوار رسمی و خیلی شیکِ سفید که هیکل زیباش رو به رخ میکشید جلوی دیدشون ظاهر شد

<ببخشید دیر کردم

٪برای چی دقیقا دیر کردی ؟ برای ست کردن گوشواره هات با گردنبندت ؟ یا پیدا کردن کیفی که به کفشت بیاد ؟ و این وسط گوشیت کجا بود که نمیتونستی جواب منو بدی ؟

جینیونگ با اخم به سوهی توپید و بعد این هوسوک بود که خطاب به پسرخالش با تشر به حرف اومد

÷آدم باش پسرخاله ... مهم اینه که اومد !

٪آره اومد ... ولی نمیتونه از زیر توضیح دادن در بره ... کجا بودی ؟

سوهی لبخند خبیثی زد و قبل از جواب دادن از توی کیفش پاکتی رو دراورد و به وکیلش داد

<بهم گفتی باید ثابت کنیم اون داره بهم خیانت میکنه ... بیا اینم مدرک برای اثبات

هوسوک و جینیونگ با گیجی به هم نگاه کردن و بعد تنها وکیلِ حاضر با دراوردن عکس هایی که داخل پاکت بودن به همراه پسرخالش با حیرت بهشون خیره شد . چندین عکس توی پاکت بود که یکی از یکی متحیر کننده تر بودن . چویی ووبین ، همسر فعلیِ سوهی نفر اصلیِ این عکس ها بود و در کنارش دخترهای مختلف در پوزیشن های مختلف که بعضی هاش دیگه خیلی شرم آور بودن در کنارِ اون مرد توی عکس ها دیده میشدن

In &quot;Kim&quot; Mansion ⏳️Where stories live. Discover now