شیائوجان به سمت میز رفت و جلوی وانگ ییبو ایستاد،وانگ ییبو از سرجایش بلند شد و به طرف شیائوجان رفت و صندلی اش را برایش کشید
وانگ ییبو:ببینم جان،اینجا رو راحت پیدا کردی ؟بشین
در یک حرکت جنتلمنانه صندلی اش را برایش کشید و اجازه داد تا شیائوجان بشیند و دوباره صندلی را برایش به داخل میز هُل داد و مطمئن شد که شیائوجان به راحتی، به میزِ غذا تسلط داشته باشه
وانگ ییبو:خوبه؟راحتی جان،راحتی عزیزم؟
شیائوجان:آره ممنونم ییبو
وانگ ییبو هم به سرجایش برگشت و روی صندلی اش و روبروی شیائوجان نشست
شیائوجان:با تاکسی اومدم،لوکیشن و وارد کردم توی جی پی اس،اونم منو اینجا پیاده کرد،خیلی سخت نبود،خیلی منتظر شدی؟
وانگ ییبو:نه
شیائوجان:سوپرایزی که ازش حرف زدی چیه؟
وانگ ییبو:فعلا،غذا بخوریم بعدا میگم بهت عزیزم،ساشیمی دوس داری،جان؟میخوام ساشیمی و سوشی ساده سفارش بدم،این نوشیدنی سبزا هم خوشمزه اس،این یکی هم بد نیست اوم ...آیس گرین تی رو اینا با عسل شیرینش میکنند،تو چی میخوری؟
شیائوجان:هرچی تو بخوری منم همونو میخورم ییبو
وانگ ییبو با دست اشاره کرد و گارسون رستوران کنار میز آنها حاضر شد
گارسون:سلام مشتری خوش اومدین،میتونم سفارش تون و بگیرم؟
وانگ ییبو:خب...دو تا ست سوشی ساده،با سویا سس و سس کنجد و مخلفاتش،دو تا هم ساشیمی،ترشی زنجبیل و واسابی که کنارش میارید رو یه کم بیشتر بذارید،چون من معده ام یه کم حساسه،برای نوشیدنی هم،دوتا اسموتی سبز،یه دونه ام آیس تی،از اینا...
گارسون:حتما مشتری
وانگ ییبو غذایشان را سفارش داد،آرنج هایش را روی میز گذاشته بود و دستانش را در هم قلاب کرده بود و جلوی صورتش گرفته بود و با چشمان کشیده اش که شبیه چشمان یک اژدهای چینی با اُبهت و با اقتدار بود،به شیائوجان زل زده بود که روبرویش نشسته بود،شیائوجان از حجم نگاههای سنگینش،سرش را پایین انداخت و مشغول تماشای منوی غذا شد و با دیدن قیمت غذاهای درون منو،چشمانش به قدری درشت شده بود که وانگ ییبو با دیدنش خنده اش گرفت
وانگ ییبو:هاهاها چیه؟عزیزم؟چی دیدی توی منوی غذا؟
شیائوجان:ییبو،اینجا غذاهاش خیلی گرونه،تو مطمئنی،رستوران خوبی و انتخاب کردی؟
وانگ ییبو:اولا که تو امروز مهمون منی،پس فکر هزینه ی غذا رو از سرت بیرون کن،بعدشم آره اینجا رستوران ژاپنی محبوب منه،هروقت که برمیگردم به چین،میام اینجا و غذا میخورم،بعدشم میرم بالا یه اتاق میگیرم تا استراحت کنم
BẠN ĐANG ĐỌC
Moulin Rouge❤️ مولن روژ
Lãng mạn🔞کاپل#ییجان #اسمات🔥ژانر:رمنس,بی ال,هپی اندینگ, وانگ ییبو(تاپ) خلاصه ی داستان: وانگ ییبو و شیائوجان،ویلونیست و نقاش هستند،هردوی آنها به مشکلات روحی خاصی مبتلا هستند،برحسب یک اتفاق باهم آشنا میشوند،و در این مسیر کم کم شکل دوستی و احساسشان به هم تغ...