شیائوجان مثل یک بچه گربه ی انعطاف پذیر جلوتر رفت و پاهایش را دو طرف بدن وانگ ییبو گذاشت و او را بین خودش و صندلی ماشین در حالی که پشت فرمان بود محصور کرد و دکمه ی عقب بُردن صندلیِ او را زد و صندلی راننده را کمی خواباند،در حالی که باسن اش فاصله ی زیادی با فرمانِ ماشین نداشت،به سمت جلو و بدن وانگ ییبو خم شد و لبهای او را گاز گرفت و بوسید،وانگ ییبو که تا با حال توی ماشین و روی صندلی راننده توسط هیچکس در موقعیت سکسی قرار نگرفته بود،هیجان زده بود،زیرگردن شیائوجان را بوسید و دستانش را روی دو طرفِ باسنِ شیائوجان گذاشت و فشارش داد،صورتش را عقب کشید و بوسه را متوقف کرد و با چشمان خمار درون چشمان شیائوجان خیره شد
وانگ ییبو:هاه...خیلی وحشی هستی جان...اونجا که هرکاری دلت خواست کردیو حسابی حسود بازی در آوردی..اینجا هم پشتِ فرمون ماشین پریدی روم؟
شیائوجان:انقدر هاتی که میخوام همین الان و همینجا بهت تجاوز کنم ییبو،امروز موقع عصبانیت خیلی جذاب شده بودی،یه لحظه حس کردم لباس زیرم از تحریک آمیز بودنِ زیادت خیسِ خیس شده،چیه نمیتونم ییبو؟اجازه ندارم؟
وانگ ییبو:هاه...فاک
وانگ ییبو لبش را گاز گرفت و با زبانش لبش را تَر کرد،دور و برش را نگاه کرد و هیچکسی را در پارکینگ گالری ندید،تیغه ی دستش را لای شیارِ باسن گِرد و برجسته ی شیائوجان که رو به فرمان ماشین بود،فرو بُرد،شیائوجان،خودش را منقبض کرد و از لمسِ وحشیانه و ناگهانی دستِ وانگ ییبو وسطِ باسنش،پَرِشی کوچک کرد،سرش را به سمت بالا گرفت و ناخواسته یک آه شهوانی از روی بیقراری از خودش تولید کرد و شروع به وول خوردن کرد،سعی میکرد با دستش،دستِ جستجوگرِ وانگ ییبو از بینِ باسن خودش بیرون بکشد اما زورش نمیرسید و به ناچار در همان وضعیت،با دستی بین پایین تنه اش که منطقه ی حساسش را لمس میکرد،همانجا روی بدنِ وانگ ییبو دراز کشید و لبش را به کنارِ گوشش چسباند و با صدایی پُر از خواهش حرفهایش را زمزمه کرد
شیائوجان:هاه...آی....خیلی بدجنسی...ییبو...باهام اینجوری نکن...ییبو نمیتونم تحمل کنم،..بدن من خیلی حساسه تو نباید اینطوری لمسم کنی...هاه....ییبوه..عزیزم الان یکی میاد میبینه..دستتو بدار خواهش میکنم..دارم اذیت میشم
وانگ ییبو:تو خودت وقتی اومدی خوابیدی روی من،فکرنکردی کسی میبینتت؟ولی من بخوام دستمالیت کنم،میان تماشامون؟میای به من میگی لباس زیرت خیس شده؟لعنتی با این حرکتت و حرفت بدجوری تحریکم کردی جان،وقتی میگی میخوای بهم تجاوز کنی و میای میشینی روی پای من،باید منتظر لمسهای منم باشی دیگه،یه کمم تو اذیت شو جان،آخ...چیه...جان...بدجوری رفتی تو حس...دیگه صدات در نمیاد
شیائوجان:هاه...خیلی بدجنسی...ییبو..من هیچوقت اینطوری که تو تحریکم میکنی، بهت کاری ندارم و تحریکت نمیکنم،حس میکنم پایین تنه ام داره آتیش میگیره،نبضهای شدیدشو دارم حس میکنم...هاه...ییبو...دستتو بردار..هاه...بذار لطفا از روت بلند بشم ییبو،هاه...آه..اصلا بیا همین الان بریم تو دستشویی گالری سکس کنیم
STAI LEGGENDO
Moulin Rouge❤️ مولن روژ
Storie d'amore🔞کاپل#ییجان #اسمات🔥ژانر:رمنس,بی ال,هپی اندینگ, وانگ ییبو(تاپ) خلاصه ی داستان: وانگ ییبو و شیائوجان،ویلونیست و نقاش هستند،هردوی آنها به مشکلات روحی خاصی مبتلا هستند،برحسب یک اتفاق باهم آشنا میشوند،و در این مسیر کم کم شکل دوستی و احساسشان به هم تغ...