= جایگاه ویژه برای کاپل ویژه!
سوهی آهنگین گفت و صندلی پشت کانتر رو برای لوهان عقب کشید. فهمیدن اینکه دوست پسرش و سهون درواقع حالا حتی بیشتر از آشنایی معمولی باهم ارتباط داشتن براش خوشحال کننده بود، پس چرا نباید خودش و لوهان رو برای دیت به یکی از مکان های مورد علاقهش دعوت میکرد؟
÷ پشت این کانتر نشستن یجوریه انگار عمیقا تو خود آشپزخونهایم.
= همینش خوبه. میتونی با سهون موقع کارش حرف بزنی و حتی دردو دل کنی. اینجا واقعا یه جایگاه ویژهست!
سوهی با لبخندی پاک نشدنی زمزمه کرد و سهون با گذاشتن فنجون های آماده شده داخل سینی سمت کانتر چرخید.
° دو تا اسپرسو برای میز شماره چهار. خوشحالم میبینمتون، چی میل دارید؟
= من امریکانو میخوام، فکر کنم لوهان یه هات چاکلت بخواد.
÷ و یکم کیک، اگه ممکنه.
= و یکم یه چیز خامهای یا شکلاتی، هرکدوم که هست.
سهون سری تکون داد و بعد از برداشتن قوطی مد نظر و کی کاپ مورد نیازش، سمت میز کارش برگشت. سوهی از قبل درباره اومدنشون گفته بود و حضورشون حالا شگفت انگیز یا تعجب آور محسوب نمیشد. پسر بلوند داخل ذهنش مشغول انتخاب بین کیک های روز شد و همزمان مقدار مناسب پودری که برای هات چاکلت لازم داشت رو داخل شیشه ترکیبش ریخت.
÷ اینجا فقط مخصوص مشتریای مخصوصه؟ خیلی جلو و بهت نزدیکه.
= که بتونی باهاش دور از بقیه مشتریا دردودل کنی یا حرف بزنی. خیلی آرامش بخشه البته بهنظرم میتونه بخشیش بخاطر بوی کافئین قهوه هم باشه.
° همینطوره، ولی هر کس بخواد میتونه بشینه هروقت که خالی باشه و برای اشخاص خاصی نیست.
÷ پس تو مشتری خاص یا وی آی پی نداری؟
° دارم، سوهی یکیشونه.
دختر همراه لبخندش ابرویی برای لوهان بالا انداخت و پسر طلایی احساس کرد نتونسته به اندازه همیشه دوست دختر دوست داشتنیش رو درک کنه. شاید فقط بیشتر از انتظارش اهمیت میداد؟
÷ براشون خدمات خاصی داری؟ یعنی چیزی که فقط به مشتریای ویژه مربوط باشه.
° فکر نمیکنم، ما فقط باهم آشناییم و این حرف زدن بینمون رو بخاطر شناخت و اطلاعات روزمرهای که از هم داریم راحت تر میکنه.
÷ میتونی یه سری خدمات خاصتر هم براشون بزاری، اینطوری فکر کنم بتونی با ترغیب بقیه تعداد مشتریای ثابتت رو بالا ببری و حتی سود بیشتری داشته باشی.
° مثلا چی؟
÷ مثلا... یه سری شیرینی هایی که مخصوص اونا فقط سرو میشه. میتونی رایگان یه شیرینی رو در اختیارشون بزاری در حالی که بقیه باید براش هزینه کنن یا اینکه یه جور شیرینی یا هر چیزی بزاری که فقط مشتریای وی آی پیت میتونن با پرداخت پول بخرنش و بقیه نمیتونن با دادن هزینه داشته باشنش، درواقع یجورایی براشون قفله.
أنت تقرأ
Opia ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
أدب الهواة"شدت مبهم نهفته در تماس چشمی" مسیر خوب زندگی جونگده درست بعد از مراسم نامزدیش تغییر جهت میده و اینبار همه چیز به دوست عزیزی که جونگده مدتهاست از دیدنش محروم شده برنمیگرده، بلکه موضوع حالا پارتنر جدید اون پسره؛ اوه سهون! 🍂Couples : Xiuchen. Kaihun...