🍩چپتـر پانزدهم🍩

517 146 45
                                    

بوسه های آتشین و عاشقانه‌ای که به لب های هم می‌زدند و لمس های سنگین و خواهانی که به روی تن برهنه هم به جا می‌گذاشتند، شهوت و خواستن رو فریاد می‌کشیدند. بکهیون با مکیده شدن گردن و سینه‌اش از ته دل آه می‌کشید و پاهاش رو دور کمر آلفا حلقه کرده بود. رد خیس بوسه های تند چانیول روی پوست حساس شده گردنش و چرخش زبونش روی شاهرگ امگا، اون رو به لرزش می‌انداخت و برای احساس بیشتر چانیول وول می‌زد.

کف دست چانیول پهلوی بکهیون رو کاور کرد و گازی از ترقوه سفیدش گرفت. هربار که کبودی جدیدی روی تن امگا به جا می‌گذاشت و از دور بهش خیره می‌شد، بیشتر به اینکه بکهیون یکی از زیباترین و برترین الهه های یونان و یا یکی از فرشته های بهشت که از سمت خدا برای به زانو انداختن چانیول به زمین اومده، ایمان می‌آورد. بکهیون زیبا بود. چشم های خمار و گونه های گل انداخته‌اش اون رو در نگاه عاشق آلفای نعنایی موجودی خوردنی و پرستیدنی به نمایش می‌گذاشتند.

بکهیون لب متورم و سرخش رو روی هم کشید و قوسی شبیه به موج های اقیانوس به کمرش داد که باعث برخورد پایین تنه‌هاشون به هم شد و ناله آلفا رو بلند کرد. دست‌هاش دور گردن چانیول حلقه شده و با نوازش پشت موهای کوتاهش، اون رو اغوا می‌کرد تا کارهای بیشتری باهاش انجام بده و با هر لمس سنگینی از سمت چانیول، ناله می‌کرد و خودش رو تکون می‌داد. حس بی‌نظیری بود و به هیچ عنوان نمی‌خواست از دستش بده.

چانیول بوسه های ملایم و تندی روی گردن بکهیون گذاشت و با زبون کشیدن دور نافش، گازی از شکم تختش گرفت و باکسر مشکی امگا رو از پاهاش بیرون کشید تا اندام برهنه پایین تنه‌اش کامل بشه. عضو بکهیون به وضوح تحریک شده بود و با به نمایش گذاشتن رگ های برجسته و نبض‌داری که تا بیضه‌هاش ادامه داشت، چانیول رو ترغیب به لیسیدنش می‌کرد و انجامش هم داد. با چنگ به رون پاهای بکهیون، تمام عضوش رو داخل دهانش جا داد و مکید که باعث شد امگا برای این حجم از احساسات ناگهانی بلند ناله کنه و به کمرش قوس بی‌اندازه. مردمک بکهیون پشت چشمش پنهان شده و سفیدی نگاهش به چانیول می‌فهموند که داره کار درست رو انجام می‌ده.

بکهیون لبه بالشت زیر سرش رو توی مشتش گرفته و با تکون دادن به کمرش بلند ناله می‌کرد و وول می‌زد. حسی که داشت رو نمی‌تونست توصیف کنه و هیچوقت فکر نمی‌کرد چانیول انقدر خوب بتونه با بدنش رفتار کنه و بهش چنین لذتی بده.

چانیول تمام طول عضو بکهیون رو لیسید و با مکیدن زیر بیضه های امگا، ساق پاش رو لمس کرد و زبونش رو تا سوراخش پایین آورد. چند بار زبونش رو روی سوراخ بسته و چروک امگا کشید و با صدای جیغ بکهیون نیشخند زد. امگای عزیزش داشت خوش می‌گذروند.

پوست باسن بکهیون رو مکید و با گاز آرومی از کشاله رونش، به صورت عرق کرده و سرخ بکهیون که زیر فشار قرار گرفته بود نگاه کرد. بکهیون به بلندی نفس نفس می‌زد و برای لمس بیشتر زبون چانیول خودش رو تکون می‌داد تا توجه آلفا رو جلب کنه.

❥𝖢𝗁𝗈𝗌𝖾𝗇Where stories live. Discover now