از وقتی که ما بچه بودیم تو بهترین دوست من بودی.تو منو میشناسی ، و منم تو رو میشناسم.
تو همه چیز رو راجب من میدونی اما خب، من همه چیز رو راجب تو نمیدونم .
وقتی راجب عشقت به یه نفر دیگه بهم گفتی ، قلب من کاملا شکست .
نمیتونم واسه خوشحالیت خوشحال نباشم ، ولی نمیتونم جلوی گریه های از رو حسودی ام رو بگیرم .
امیدوارم یه روز برسه که راجب احساساتم بهت بگم ، چیزی که تاحالا شانس گفتنش رو نداشتم .
قلب من کاملا شکست و دیگه نمیخوام عاشقش باشم .
یا بهتر بگم .الان ازت متنفرم .
![](https://img.wattpad.com/cover/152036835-288-k764776.jpg)
YOU ARE READING
more than a bestfriend +18 [completed]
Fanfictionاز وقتی که ما بچه بودیم تو بهترین دوست من بودی. تو منو میشناسی ، و منم تو رو میشناسم. تو همه چیز رو راجب من میدونی اما خب، من همه چیز رو راجب تو نمیدونم . وقتی راجب عشقت به یه نفر دیگه بهم گفتی ، قلب من کاملا شکست . نمیتونم واسه خوشحالیت خوشحال ن...