Act 3 : Friend or Foe ?

1.3K 240 12
                                    

نامجون لبه ى كاناپه نشست و موهاى تهيونگ رو با دستش به هم ريخت :باشه بداخلاق حالا اخماتو باز كن و من رو هيونگ صدا كن !

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

نامجون لبه ى كاناپه نشست و موهاى تهيونگ رو با دستش به هم ريخت :
باشه بداخلاق حالا اخماتو باز كن و من رو هيونگ صدا كن !

باز ياد جين افتاد كه چطور چپ و راست يونگى رو هیونگ صدا میزد و اخماش بيشتر توی هم رفتن :
حالم داره از اين كلمه به هم ميخوره !

به سمت نامجون كه ابرو بالا انداخته بهش نگاه ميكرد برگشت :
يكى ديگه به سرگرمى عزيزم چشم داره ... میگی بكشمش يعنى ؟

نامجون لیوان آبجو رو سر كشيد و لیوانش رو روی میز کنار دستش گذاشت :
هميشه خشونت لازم نيست ...

خم شد و چونه ى تهيونگ رو گرفت و سرشو كج كرد : هست ؟

صورتش رو جلو برد و خواست لباى تهيونگ رو ببوسه كه تهيونگ خودش رو عقب كشيد :
بس كن ! ميبينى كه تو مودش نيستم !

نامجون که انتظار این طرز برخورد رو داشت ، خنديد و بلند شد .

همونطور كه به سمت اتاق ميرفت كه چرت بزنه آروم گفت :
تو مودش هم باشى جز لبات مگه چيز ديگه اى هم بهم ميرسه !

وارد اتاق شد و قبل از اینکه در رو ببندن متوجه شد گوشيش ويبره میره .
با دیدن شماره ى يونگى سريع جواب داد :
به به گانگسترمون چطوره ...

تهيونگ که پشت سرش اومده بود که لباس عوض کنه ، بى توجه بهش شروع كرد به دراوردن لباس هاش و نامجون كه با يونگى گپ ميزد روی صندلى راحتى گوشه ی اتاق لم داد :
واقعا شانس اوردی پسر ! اگه خونریزی مغزی میکردی ... بیخیال مهم اینه که الان سالمی ! ولی هى مين يونگى يكى بهم بدهكارى ...

صداى افتادن يه چيزى مثه آويز لباس شنيد و به سمت منبع صدا برگشت که با چشم های گشاد شده ی تهیونگ مواجه شد ، اينقد جا خورد كه نشنيد يونگى چى گفت . فقط تونست بگه :
اها باشه ... ببین من بهت زنگ ميزنم !
و قطع كرد .

تهيونگ که با شنیدن اسم یونگی از نامجون هزار تا فکر مختلف توی سرش ریخته بودن سعی کرد ریلکس باشه و مطمئن شخ که درست شنیده . روی صندلی راحتی خم شد و شونه هاى نامجون رو گرفت :
الان اسم كى رو اوردى ؟

TaeGi - Silent Tears 🎭Where stories live. Discover now