Act 13.5 : Extra Part 2 - Yoongi's Memories ( 1 )

1K 160 11
                                    

- « پارت اکسترا ۲ »« خاطرات مین یونگی - قسمت اول »« ۱۱ ساله ، سال اول راهنمایی  »

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

- « پارت اکسترا ۲ »
« خاطرات مین یونگی - قسمت اول »
« ۱۱ ساله ، سال اول راهنمایی »

با صدای زنگ تفریح پا شدم جین مثل همیشه تو هپروت سیر میکرد و سرش رو روی میزش گذاشته بود .

دستم رو روی شونه ش گذاشتم و تکونش دادم :
جین بلند شو ... کلاس تموم شد ...

سرش رو بلند کرد :
هوم ؟ تموم شد ؟ ... به این زودی ؟

- هوف ، واسه تویی که خواب بودی بله زود گذشت !

زیر لب خندید و بعد از کش دادن بدنش خمیازه کشان گفت :
بریم رو پشت بوم ؟ مامان واسمون جعبه نهار درست کرده ...

گرسنه م بود ؛ شب قبل بدون اینکه چیزی بخورم خوابیده بودم و صبح هم جز یه لیوان شیر نتونستم چیز دیگه ای بخورم :
باشه ... پاشو بریم ...

جعبه های غذا رو از تو کیفش دراورد و به سمت پشت بوم راه افتادیم . واسه منی که چهار سال بود مادرم ترکم کرده بود و دیگه نتونسته بودم دستپختش رو بخورم ، دستپخت مادر جین همون چیزی حساب میشد که بهش میگفتن «دستپخت مامان» ...

جین طبق معمول در پشت بوم رو که قفل بود با یه سنجاق باز کرد : درست شد ! بفرمایید هیونگ نیم !

قبلا مچ چند تا از سال سومی هارو موقع سیگار کشیدن اینجا گرفته بودن و هم به خاطر اون هم ارتفاع خطرناکش در رو قفل میکردن ولی جین عاشق اونجا بود و منم سکوت و آرامشش رو دوست داشتم .

هفته ای یه بار بیشتر نمیومدیم که معاون متوجه نشه .
کف پشت بوم نشستیم ، من به لبه ی پشت بوم تکیه دادم و جین روبه روم نشست .

برعکس جین من عاشق ارتفاع بودم :
اگه از ارتفاع میترسی چرا اینجا رو دوس داری ؟

یکی از جعبه ها و چاپستیک رو بهم داد :
نمیترسم ... بدم میاد ! ولی اینجارو دوس دارم چون فقط خودمون دوتاییم و میتونیم راحت حرف بزنیم !

نیشخند زدم :
همم ... حق داری وقتی تو کلاسیم دخترا دست از سرت برنمیدارن ...

TaeGi - Silent Tears 🎭Where stories live. Discover now