Again you!?(6)

1.6K 337 42
                                    

قسم مي خورد اگه 5 دقيقه ديگه طولش ميداد كل نقششو به ديك مباركش دايورت مي كرد و اول ميرفت ديك چانو ميبريد مي نداخت جلوي سگ بعد ديكشو مي كرد تو ساعتش تا ياد بگيره سر تايم گورسو گم كنه حاضر باشه

تو فكر نقشه هاي بيشتر براي جر دادنش بود كه باصداي گوشيش به خودش اومد

با عصبانيت گوشي رو از تو حيب شلوارش كشيد بيرون

با ديدن اسم"dick face"

روي صفحه گوشي انگار دوباره زيرشو روشن كردن هيچ كدوم از اون هرزه ها جرعت نداشت بكو بكارن تازه اونا قرار بود به بك يه سرويسي بدن چان كه در اون حدم نبود

انقدر عصبي بود كه حتي متوجه نشد تماسو برقرار نكرده و فقط گوشي رو بغل گوشش گذاشت و بلند عربده زد

_كدوم گوري مادر به خطا!

انقد بلند داد زد كه تقريبا نصف مجتمع به سمتش برگشتنو نگاش كردن و بك با قيافه " يا سرتون تو كار خودتون باشه يا همتونو مي كنم " زل زد بهشون

و با صداي زنگ دوباره گوشي بغل گوشش

مجبور شد دست از چشم غره رفت به مردم برداره

و گوشيش رو جواب بده و براي بار دوم به گوشش بچسبونه

_كدوم گوریي!؟

_مستر..بب..خشيد من كلاس.. پيانو.. بودم تايم..م از دستم ر..فت

از مدل حرف زدنش معلوم بود كه داره عين خراي تو مسابقه دومارتون ميدوئه ولي خب تقصير بك نبود كه اين موضوع به هيچ كدوم از تخم مرغاش نبود!

خب اگه دوست دختراش بودن با جمله "بيبي يه نفس عميق بكش لازم نيست بدويي من هرچقدر كه تو بخواي منتظرت مي مونم" سرو تهشو جمع مي كرد

و شب تو هتل از خجالت دير كردنش در ميومد ولي اين پارك فاكيول بود!

و قرار نبود هيچ راه جبراني باشه

پس پوكر تر از هميشه جواب داد

_من نمي دونم ديك فيس يا تا ١٠مين ديگه اينجايي يا گورتو كلا گم مي كني از زندگيم بيرون فهميدي بچه؟

_اما..من

نذاشت حرفشو تموم كنه و تلفنو روش قطع كرد

با قطع كردن تلفنش همون موقعه صداي رعد وبرق اسمون بلند شد و باعث شد بك چند قدم عقب بپره و دستشو بزاره رو قلبش

alter egoWhere stories live. Discover now