chapter 7_ part 2

1.4K 306 27
                                    

همراه هری استایلز کیه ؟-

-ماییم-

انه سر بلند شد و لویی هم دنبالش

-چی شده؟ حالش خوبه ؟-

-ما معاینه اش کردیم . قبل از این که چیزی بگم می خوام یه رو بدونم . می تونه درست بشنوه ؟-

-ن_نه مادرزادی ناشنواست . چرا ؟ چی شده ؟-

-حنجره اش پاره شده بود. برای همین سرفه می کرد. راه های تنفسی اش در امتداد تار های صوتی اش مختل شده که باعث
مشکل تنفسیشه . از کی حالش بد بوده ؟ قبلا چک شده ؟-

- نه . اولین باریه که اینطوری شده - انه جواب داد

- حالش خوب می شه ؟- لویی پرسید

-می شه گفت ولی بعد از این که جراحیش انجام شد _

-جراحی؟-

انه و لویی با چشم های درشت شده گفتن
لویی ادامه داد
-جراحی برای چی ؟-

-گوش کنید اقای ...؟-

-تاملینسون -

-اقای تاملینسون . این تنها راهیه که تار های صوتی هری بتونه دوباره درست کار کنه . می خوایم که حنجره اش درمان بشه همین طور سیستم شنواییش . و می تونم بگم که این ممکنه یه معجزه بشه -

- چه معجزه ای ؟-

لب های لویی جمع شده بودن و ابرو هاش بالا پریده بود

انه باورش نمی شد که بچه اش به جراحی نیاز داره اگه نه ...

- می تونه صحبت کنه

➖➖➖➖➖
یه چپتر دیگه هم هست

silent gem [l.s][Completed]Where stories live. Discover now