Claimed-Persian Translated (Completed)

-••÷[ chapter 1 ]÷••-

توضیحات:

فرمانبردار،مهار شده،مطیع چیزی هست که از امگا توی جامعه انتظار میره، اما به عنوان امگایی که توی یتیم خونه بزرگ شده، سونگمین هیچکدوم ازاین ویژگی ها رو نداشت.اون مطمئن میشد از خودش و دوستاش تاجایی که میتونست محافظت کنه و حتی ذره ای مطیع شدن نسبت به الفاهای توی مدرسه نشون نده .

گرچه همه چیز عوض شد وقتی که اولین موج گرما بهش صدمه زد و اون مطیع شد.

مقدمه:

مرد در حالی که کاسه خالی رو از پسر میگرفت پرسید : چرا تو این جنگل تنهایی پسر؟

-من

صدای پسر شکسته شد: بابا...مامان..ازم خواستن منتظرشون بمونم..ولی

اشک توی چشم هایش جمع شد.مرد دست دراز کرد و پسر گریان رو روی زانویش نشوند:منتظرشون بودی؟

پسر سری تکون داد:اونا..اونا..منودیگه..نمیخواستن..درسته؟

چشم های مرد کمی گشاد شد و به پسر پنج ساله نگاه کرد.برخلاف سنش زیاد میفهمید

-کیونگ جین همیشه میگفت..میگفت..اونا..منو..دور میندازن..

پسر شروع به هق هق کرد،اشک ها صورت معصومش را خیس میکرد،مرد محکمتر پسر را بغل کرد و سرش را به ارامی نوازش داد.اجازه داد تا وقتی که هق هقش تموم شود چند دقیقه بیشتر در اغوشش هق هق کند.میدانست که کمک به پسر برای بیرون امدن ازاین وضعیت راحت نخواهد بود ولی تصمیم گرفته بود پسر را بزرگ کند تا به ادم خوبی تبدیل شود

-پسر خوب، تو یه پسر شجاعی

مرد با مهربانی اشک هایش را پاک کرد: بهم بگو اسمت چیه؟

پسر سعی کرد سکسکه اش را کنترل کند: سونگ..سونگمین

- هوم..چه اسم زیبایی

مرد گونه ی پسر را نوازش داد، دستش از پایین تا بالای چانه ی پسر حرکت کرد: یه چیزو بهم قول میدی سونگمین؟

پسر سر تکان داد

-هیچوقت بدون اجازه ی من به فرم گرگیت تبدیل نشو

مرد درحالی که سعی میکرد همزمان جدی و مهربان بنظر برسد گفت:میتونی اینو برام انجام بدی سونگمین؟

پسر قبل از اینکه زمزمه وار جوابش را بدهد، چند لحظه خیره ماند: باشه

توضیحات مترجم : قبل از شروع به خوندن این فیک باید یسری مسائل رو براتون توضیح بدم تا گیج نشید،توی جامعه گرگینه ها ، سه دسته گرگ وجود دارند، گرگ های الفا ، بتا و امگا

1-گرگ های الفا که رهبری جامعه گرگینه ها رو اکثرا به عهده دارند و دسته ای هستند که هم به بتاها و هم الفا ها دستور میدن و میتونن جفتشونو انتخاب کنند و اون بتا یا امگای انتخاب شده بی هیچ چون و چرایی باید قبولش کنن