سونگمین به هر در اتاق فعالیت های اداری ساختمان می رسید دزدکی نگاه می کرد، متوجه شد که با هر دری که رد می کرد عطر آلفایش قوی تر میشد. قدمهایش را سریعتر کرد ، از تعدادی اتاق صرف نظر کرد و یک راست به سمت انتهای راهرو رفت.کیوهیون-اون خوبه،فقط یکمی شوکه شده.
وقتی صدای آلفایش را شنید که دو در تا اتاق اخر فاصله داشت.
سونگمین متوقف شد وقتی صدای جونگ وون رو تشخیص داد
-یکمی؟تو فکر نمی کنی نسبت به امگات خیلی بی تفاوتی ؟
-هیونگ،حتی تو؟اول کیکوانگ ،بعد دوجون ،حالا هم تو؟من می دونم دارم چیکار می کنم
-مسلما ،می دونی داری چیکار می کنی.اما نمیدونی احساس سونگمین چطوریه.
-و تو میدونی؟
-نه من نمیدونم،همه چیزی که می دونم اینه که حس کردم قلبم شکست وقتی ازم خواهش میکرد به تو درباره اتفاقی که افتاده نگم فقط به این خاطر که نمیخواست تو رو عصبی کنه.هرچند قبلا من اونو شخصا نمیشناختم ولی درموردش تو مدرسه شنیده بودم.اون فقط در گذشته اعتصاب کرده بود یا از خودش دفاع کرده بود اما مجازات رو قبول کرد .فقط برای تو کرد.
-میدونم هیونگ.من اون لعنتی حرومزاده رو از مدرسه پرت کردم بیرون.چیز بیشتری ازم انتظار داری؟
-نه این که میخواستم فال گوش وایسم ولی دیروز وقتی شما دوتا تو کلینیک باهم صحبت می کردید ،من درست بیرون (پشت در)بودم. تو خوشحالی که اون امگاته؟ نمیتونستی فقط بهش بگی بهش افتخار می کنی؟این اینقدر سخته؟
-تو میدونی چرا، هیونگ. من نسبت به قبل خیلی باهاش نرم تر شدم،من نمیتونم بزارم به اشتباه تصور کنه که میتونه مثل قبل رفتار کنه.
-من واقعا دلیلتو نمیفهمم کیوهیون.این فقط درمورد محافظت از اون و دوری از زخم زبونها نیست. همیشه به خاطر اون موضوع بوده، اینطور نیست؟ووک بهم گفت که امروز همتون درسی درمورد امگای سیاه دارید.
-هیونگ،خواهش میکنم.شروع نکن .من نمیخوام در موردش حرف بزنم.
-کیوهیون،همه اینها ماله گذشته هاست. ببین ،در مورد ریووک من متاسفم .اگه عوضش اون امگای تو بود خیلی چیزا اسونتر بود،اما تو نباید به خودت و سونگمین خیلی سخت بگیری.
-هیونگ،من هزار بار بهت گفتم،درخصوص ریووک هیچ تاسفی وجود نداره . ما تو یه رقابت عادلانه توافق کردیم و هر دو می دونیم اون همیشه دوستت داشته.
-اما اگه تو اون روز برای مسابقه دوستانه نمی رفتی...
-نه هیونگ! لطفا !فقط این نبود که تو ووک رو انتخاب کردی .اون تو رو انتخاب کرد،اوکی؟و اون بیشتر در موردش خوشحاله.پس لطفا فقط عاشقش باش همونقدری که اون عاشقته .شما دوتا باهم شاد باشین منم شاد میشم
VOUS LISEZ
Claimed-Persian Translated (Completed)
Loup-garou•¬کاپل: کیومین | ایونهه | وونمین •¬ژانر: امگاورس | تخیلی | خشن | انسی •¬خلاصه: لی سونگمین امگای سیاهی بود که به سرکشی و شورش معروف بود .چو کیوهیون الفای سفیدی بود که از امگاهای سیاه متنفر بود و چه میشه اگه کیوهیون بدون اینکه بدونه سونگمین یه ا...