- اگه حالت خوبه وقتشه بلند شیصدای آلفایش و بعد بدنبالش صدای در ، در گوشش زنگ زد. شب زودتر از چیزی که فهمید گذشت، آلفایش مانند هشداری او را از افکارش بیرون کشید.
هنوز در تخت دراز کشیده بود وقتی الفایش درحال انجام کارهای روزانه اش بود و چند دقیقه بعد الفایش برگشت و دستش را داخل موهای سونگمین فرو کرد.-حالت خوبه سونگمین؟
الفایش پرسید و بخوبی اگاه بود که بیدار بود ولی هنوز از تخت بیرون نیامده بود.در جواب هومی گرفت اما صدایش درست مثل یک زمزمه که باعث شد الفایش روی تخت بیاید، وقتی الفایش او را از شانه اش گرفت و چرخاند، سونگمین از نگاه تیزش دوری کرد و تنها به دکمه های یونیفرمش خیره شد، دستی روی پیشانیش نشست و دمای بدنش را چک کرد
-تبم که نداری
آلفایش ارام زمزمه کرد و بعد دستش را به گردن سونگمین فشرد
-حس مریضی میکنی یا دوباره..کابوس دیدی؟
سونگمین بدنش را بزور بلند کرد و تمایل کنار زدن دست الفایش و دور کردن نوازش هایش را سرکوب کرد.
سرش را تکان داد حتی به جواب خودش هم اعتمادی نداشت. الفایش ضربه ی ارامی به شانه اش زد و از تخت بلند شد.-اگه خوبی وقتشه اماده شی
چند دقیقه بیشتر طول نکشید تا بالاخره الفایش از اتاق خارج شد و با احساساتش تنهایش گذاشت.
این راه یا راه دیگری، سونگمین تمام شب توانسته بود الفایش را با گریه هایی که بسختی قورتشون میداد بیدار نکند، خودش را مجبور کرده بود بیصدا گریه کند و ذهنش را خالی کند پس نیازی به روبرویی با مسئله نداشت.هرچند خیلی کمکش نمیکرد احساس خفه کننده درونش تمام شب بیدار نگهش داشته بود.پیشانی سنگینش را دوباره فشرد،سونگمین دستش را تا گردنش پایین تر کشید و افکار را به زحمت از ذهنش بیرون کرد
هرچند حس اینکه چطور الفایش با دقت دستش را روی گردنش کشیده بود تا دمای بدنش را چک کند باعث شد سخت تر گردنش را بمالد. نوازش نرمش حس خورنده ای به او میداد همینکه فکر میکرد این تنبیهی برای دزدیدن لمس هایی که برای امگای دیگری بود باعث میشد پوستش اتش بگیرد.سونگمین داخل حمام دوید، انگشت ها با بی رحمی گردنش را خراش میداد. وقتی وارد اتاق شد حس عصبانیت عجیبی درونش رشد کرد، فورا قلاده نفرین شده ای که روی لباس های تاشده اش بود را برداشت.
بدون شک کار الفایش بود- که قلاده را مرتب روی لباس هایش گذاشته بود- الفایش مشتاق بود که سونگمین قلاده اش را بپوشد و سونگمین مشتاق بود که قلاده را دوباره به ریووک برگرداند.
ESTÁS LEYENDO
Claimed-Persian Translated (Completed)
Hombres Lobo•¬کاپل: کیومین | ایونهه | وونمین •¬ژانر: امگاورس | تخیلی | خشن | انسی •¬خلاصه: لی سونگمین امگای سیاهی بود که به سرکشی و شورش معروف بود .چو کیوهیون الفای سفیدی بود که از امگاهای سیاه متنفر بود و چه میشه اگه کیوهیون بدون اینکه بدونه سونگمین یه ا...