پ.ن: خوب حالا وقتشه همه چیزو از زبون کیو بشنویم. خودتونو برا یه اشک ریزون حسابی اماده کنیددیگرنمیتوانست بایستد و امگایش را تماشا کند درحالی که میدانست شکستن پیوند میتوانست چه کاری با سونگمین بکند.
کیوهیون نفس نامنظمی کشید و چند قدم کوتاه برداشت که از اتاق خارج شود، دستان بشدت لرزانش که روی دستگیر در نشست، سریع در را هل داد تا وارد کلاس خالی شد.
بعد درد زوزه ای که امگایش کشید از بین دیوارهای سرد شنیده شد و توان کیوهیون شکست و روی زانوهایش افتاد.
از حسی که وادارش میکرد سمت امگایش برگردد جلوگیری میکرد، روی زمین لیز خورد درحالی که پشتش را به در تکیه میداد،دست هایش را مشت کرد، انقدر محکم که ناخن هایش کف دستانش را خون انداخت.
کیوهیون نفس نفس میزد، بغض های خفه شده اش در شرف بیرون امدن از سینه اش بود ، دستش را روی دهانش فشرد تا گریه اش را خفه کند. لحظاتی که بین خودش و امگایش مشترک بود مثل یک سونامی او را در دریای خاطرات غرق میکرد هرچند سعی میکرد کنترلش را از دست ندهد ،بیشتر غرق میشد
روز اولی که امگایش را دید فکر کرد سونگمین بی باک بود.
امگا شدیدا عرق کرده بود و غرایزش به قلبش غلبه کرده بود وقتی انطور نیازمند و اسیب پذیر روی زمین انباری قدیمی پیدایش کرده بود. امگای مو-سیاه با چشمان قهوه ای که واضحا داشت تسلیم غریزه جفت گیری اش میشد، دست هایش را دور گردن کیوهیون قلاب کرد و باعث شد کیوهیون ناخواسته سیلی به صورت امگا بزند.
وقتی عطری شبیه عطر کراشش( ریووک) وارد بینیش شد، کیوهیون نتوانست کاری کند جز بستن چشمهایش بکند و برای چند لحظه در ان بو غرق شود. این شباهت بود که تا اینجا سمت این اتاق و امگا اورده بودش، امگایی که تی شرت سفید و شلوار خاکستری تنش داشت ولی حالا که صاحب بو را دیده بود متوجه شده بود متفاوت اند.
بوی ریووک ارام کننده بود اما عطر این امگا وقتی که در گرمایش بود،بیشتر معتاد کننده بود درست مثل یک شراب قرمز خوب سال خورده ی قدیمی.
شاید فِرمون هایی که امگا ترشح میکرد رویش تاثیر میگذاشت اما یکجورایی مطمئن بود که این عطر شیفته اش کرده بود چون وقتی امگا در گرما نبود هم همین شیفتگی را نسبت به عطرش داشت
( فِرمون یکجور ماده شیمیایی که وقتی از بدن ازاد بشه بو ایجاد میکنه و بیشتر توی حیواناته، مثل مورچه ها و گربه ها )
-منو میخوای امگا؟
بدون کنکجاوی پرسید، میدانست راهی نبود که یک امگا بتواند در مقابل الفای ازاد-بدون پیوند- مقاومت کند. اما این امگای خاص از انتظاراش تجاوز کرد.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
Claimed-Persian Translated (Completed)
Kurt Adam•¬کاپل: کیومین | ایونهه | وونمین •¬ژانر: امگاورس | تخیلی | خشن | انسی •¬خلاصه: لی سونگمین امگای سیاهی بود که به سرکشی و شورش معروف بود .چو کیوهیون الفای سفیدی بود که از امگاهای سیاه متنفر بود و چه میشه اگه کیوهیون بدون اینکه بدونه سونگمین یه ا...