الفا از در بسته سمت عقب چرخید ، هنوز جلوی تخت ایستاده بود بدون انکه به سونگمین برسد.
گرچه الفا حرکتی نکرد، سونگمین بخوبی میتوانست حس کند سوراخ های بینیش از عطر او میسوخت و حس غریزیش شدیدا میخواست الفا برای او باشد.اگر حس غریزیش صدایی داشت قطعا تکرار میکرد-جفت! جفت الفا!جفت!
سونگمین سیلی به خودش زد و اشک هایی که خودش را مجبور کرده بود تا نگهشان دارد، از چشمهایش پاک کرد، نمیتوانست تسلیم غریزه اش شود، او به کیوهیون تعلق داشت-قلبش، بدنش، روحش، تمامش!
صدای سلطه جوی الفا سکوت را شکست و در گوش سونگمین زنگ زد
-چرا اینجایی؟
نمیخواست جوابی دهد اما صدای غرش عصبی الفا مجبورش کرد مطیع باشد
-ا..اونا..منو گرفتن
-کیا؟
شیوون تیزتر پرسید
- کیوهیـون کجاسـ...؟
صدای شدیدتر پاها و ضربه های روی در،سوالش را متوقف کرد، فریاد بعدی باعث شد سونگمین نفس عمیقی بکشد که بینیش با عطر الفا پر شد و سرش گیج رفت
+ارباب جوان شیوون!! ارباب جوان شیوون!!+
-این مسخره بازیااا چیه؟
الفا سمت در فریادی زد
-دارم سعی میکنم استراحت کنم،گمشین
-اما ارباب جوا...
-گفتم گم شین
الفا روی کلمه ی دومش تاکیید بیشتری کرد انگار صدایش پر از تهدید بود، همین باعث لرزیدن سونگمین شد.
سونگمین نگاهش را از در گرفت –بیرون ساکت شده بود- ولی بلافاصله نگاهش را روی الفا خیره نگه داشت و چشم غره ای رفت-این خونه ی توئه..
-بله ولی...
سونگمین غرشی کرد و حتی غریزه اش را فراموش کرده بود
-این دلیلی بود که اونا منو اوردن اینجا، توو. ایـــن نقشه رو کشیدی
-نــه سونگمینن،من..
+ارباب جوان شیوون، درو باز کن+
اینبار صدای متفاوت تری بود-صدای یک الفای قوی تری که عصبانیتی بیشتر در سونگمین ایجاد کرد.
-جونگ اجوشی
شیوون با صدای کنترل شده ای صدایش زد
- من دارم لباس عوض میکنم و میخوام بعدش استراحت کنم، اگه چیز مهمی نیست..
+بوی عطرش از اتاق شما میاد ارباب جوان+
سونگمین سرجایش مضطرب جابه جا شد و نتوانست خودش رامحکمتر بغل نکند
YOU ARE READING
Claimed-Persian Translated (Completed)
Werewolf•¬کاپل: کیومین | ایونهه | وونمین •¬ژانر: امگاورس | تخیلی | خشن | انسی •¬خلاصه: لی سونگمین امگای سیاهی بود که به سرکشی و شورش معروف بود .چو کیوهیون الفای سفیدی بود که از امگاهای سیاه متنفر بود و چه میشه اگه کیوهیون بدون اینکه بدونه سونگمین یه ا...