-••÷[ chapter 41 ]÷••-

272 50 10
                                    


لباس هایش ساده بود، لباس استین بلند با تیشرت یقه ای ساده که متعلق به شیوون بود و یک جفت جین مشکی که از هنری گرفته بود.

بوی شیوون را میداد،دقیقا نقشه ی الفا برای در امان نگه داشتنش از بقیه بود. بالاخره با شیوون موافق بود چون عجیب تر میشد اگر بوی امگای دیگری را میداد و اگر شلوار شیوون انقدر برایش بلند نبود، شلوار شیوون را میپوشید.

روی مطیعش با عطر الفایی که روی لباس بود ارام میشد اما همزمان درد داشت جلوی کیوهیون بعنوان امگای دیگری ظاهر شود.
قلاده دور گردنش و بوی شیوون و لباس های شیوون و همه چیز به شیوون ختم میشد.

سونگمین وقتی وارد راهرو شدند، به استین های لباسش چنگ زد، همان راهرو بود، همان سالن، همان ضربان قلب وقتی شیوون روی سلطه گرش را نشان داد. برای لحظه ای سرجایش یخ زد، و بعد تظاهر کرد ارام است

شیوون جونگهیون و جونجین را جلوتر فرستاد

- اول برین

میتوانست حس کند وقتی شیوون سمتش میامد ، روی سلطه گرش به سینه ی سونگمین فشار میاورد
دستی، دستش را گرفت، سونگمین اجازه داد الفا استین ها را برایش تا بزند، سعی داشت از تمرکز روی نوازش های انگشتان شیوون دوری کند

-سونگمین..

الفا صدایش زد و بعد پیراهنش را رها کرد، سونگمین سرش را بلند کرد تا به الفا نگاه کند. شیوون پیراهن سفید و جین مشکی تنش داشت، انگار استایلش یکجور خاصی ازاد بود.
الفا حتی با کت چرمی که در دستش نگه داشته بود، ارتباط چشمیشان را نشکست، مقدار میکاپی که روی صورت شیوون بود در مقایسه با صورت خالی سونگمین زیاد به چشم میامد، خط چشمی که چشم های شیوون را تیز تر نشان میداد و خطرناک تر و وقتی وارد اتاق میشدند همه ی توجه ها سمت ان ها میرفت، منشی کوان میخواست همه چیز راحت برگزار شود ولی همه ی این ها برای رسم و رسوم نبود و هدف فقط پز دادن و نمایش بود.

-تو مضطربی

شیوون نظر داد و ان لبخند روشن روی صورتش به لباس ها و ارایشش نمیامد

- سر روی سرکشت چه بلایی اومده؟

-دفن شده

ارام جواب داد و سرش را مثل یک امگای رام پایین انداخت

- نمایش از وقتی ما وارد اینجا شدیم شروع شده

-تو بازیگر خوبی هستی

شیوون با صدای شیطنت امیزی اذیتش کرد و چانه ی سونگمین را با فشار ارامی بلند کرد. نگاه شوخش حالا با نگاه صادقی جایگزین شده بود که بندرت میشد دید، انگار روحش را میشد از طریق چشم هایش لمس کرد

-نترس،سونگمین. من ازت مراقبت میکنم اما زمانایی که نمیتونم باهات باشم، نزدیک جونگهیون بمون

Claimed-Persian Translated (Completed)Where stories live. Discover now