-••÷[ chapter 10 ]÷••-

330 61 0
                                    


بدست اوردن همان حرکت ها بعد از -اتفاق بیدار شدن-سخت بود اما سونگمین فهمید خوب بودن و فرمان برداری تقریبا بی اثر بود.

طبیعت فرمان بردارش به ارث رسیده بود و وقتی تفکر درباره ی اینکه چه چیزی میخواهد را متوقف کرد ،دستور های پیروی ساده بود و حالا ارامش داشت چون جنگ درونی بین شخصیتش و فرمان برداری از بین رفته بود و با پروی بیشتر نشانی های کمتری بود تا آلفایش عصبانی شود،یعنی کمتر نوسان و تغییری در حرکت و حالت آلفایش در کنار احساسات که در رابطه ی مسائل مربوط با ریووک بجوشش میامد ،سونگمین فهمید که گیجیش به کمترین درجه خود رسید.

اسان تر بود که سازگار شود وقتی تصمیم گرفت برای آلفایش بجنگد، همانطور پیوند به همین سمت هدایتش میکرد تا اینکه برخلاف سرنوشتش بجنگد، شاید خودش را گم میکرد
-یعنی از شخصیت اصلیش فاصله میگرفت و فقط یه فرد مطیع میشد-
اما سونگمین در تنفرش از ماهیت فرمان بردار در این چند روز قبل تغییری حس نکرده بود.

هرچند اخر روز احساس رقت انگیزی کرد،تصمیم گرفت از توجهات و نگاه آلفایش که برای خودش بود لذت ببرد و همینطور سونگمین لبخندی روی لبهایش پدیدار شد وقتی لبخند رضایت بخش کیوهیون را در ایینه دید و بعد نگاهش سمت انعکاس خودش در ایینه رفت و تقریبا بیخیال به ظاهر جدیدش خیره شد.

زیاد ازین مدل موی جدیدش حس تشکر نداشت وقتی استایلیست مو انجامش داد چون موهای درهم اصلی خودش را سمتی هدایت شده بود و جوری بود که تمام پیشانیش را میپوشاند ،شبیه استایل آلفایش بود در حالی که موهای بلوند آلفایش از پشت طول بیشتری داشت ولی الان موهایش تا روی چشم هایش میامدند و مثلثی شکل به گوشه ای ختم میشدند و گاهی اوقات جلوی دید چشم چپش را میگرفتند.

بنظرش ازار دهنده میامد اما بلند نگفت ان هم وقتی که کیوهیون کار استایلیست را تحسین کرد بعد از اینکه میکاپ انجام شد سونگمین موهایش را قابل قبول تر یافت،خط چشم تیره به او چهره ای چهره ای خطرناک و جذاب میداد و چشم چپش پشت موهایش مخفی شده بود. کمی راز الود بنظر میامد.

برق لبی که میکاپر مجبورش کرده بود بزند روی انحنای وسوسه انگیز لبهایش و صورت طبیعی جوانش تاکیید میکرد و اغوا کننده بنظر میرسید.

میکاپر که یک بتا بود پرسید: راضی هستید مستر چو؟ سونگمین شی اصالتا خوب بنظر میرسه من کار زیادی نمیتونم بکنم

هرکسی داخل ساختمان بود که سونگمین در کل اونو فروشگاه فرض میکرد،همه کیوهیون را به عنوان مستر چو میشناختند و صدا میزدند.

آلفایش احتمالا زیاد به این مکان رفت و امد میکرد وقتی کیوهیون او را امگای خودش معرفی کرد سونگمین متوجه نگاهای حسود شد گرچه بیشتر متعجب بودند،ان ها با او محترمانه رفتار میکردند و حتی او را مستر لی صدا میزدند که سونگمین از ان ها خواست اسمش را بدون پسوندی صدا بزنند

Claimed-Persian Translated (Completed)Where stories live. Discover now