میشه دوباره ببوسمش؟

180 73 1
                                    

پارت هشتم

جونگین بدون هیچ حرکتی لب‌هاش رو روی لب‌های لو نگه داشته بود. لوهان برای چند ثانیه، شوکه به چشم‌های بسته جونگین خیره شده بود ولی وقتی حواسش اومد سر جاش آروم به عقب هولش داد. در حالی که هنوز محو قضیه بود زیر لب گفت:

-کیم کای!

بعد به جونگین که خمار نگاهش میکرد نگاه کرد.

-میدونی الآن چه کاری کردی؟

جونگین با گیجی سرشو به دو طرف تکون داد. لوهان با صدایی بلندتر از حد معمول زار زد:

-این اولین بوسه ی من بود!

با حرف لوهان برق از سر جونگین پرید. یعنی تنها چیزی که لو ازش عصبانی بود همین بود؟ سرشو کج کرد و سوالی به لوهان خیره شد.

لوهان وقتی حالتش رو دید با دلخوری نگاهش کرد. تنها چیزی که اون لحظه توی فکرش میگذشت این بود که اولین بوسه اش با عشقش نبوده. شایدم میتونست باشه؟ یعنی... یعنی شاید لوهان میتونست عاشق جونگین بشه نه؟

وجدان لوهان به اعتراض دراومد:

نه لوهان این چه فکریه؟ اون پسره احمق جون!

ولی خب به هر حال اولین بوسه ام بود!

یه جوری میگی انگار قراره عالم و آدم باخبر بشن! کای که به کسی نمیگه چون پای آبروی خودشم وسطه! اصلا کسیو نداره بهش بگه!

آبرو؟ اون همجنسگراست این چیزا براش اهمیت نداره! باید عاشقش بشم نه؟

لو حواست هست چی میگی؟

اصلا به تو چه ربطی داره؟

باشه باشه خودت خواستی! اگه دیگه سمتتم اومدم بی‌ریخت!

در همون حین که لوهان با وجدانش کلنجار میرفت جونگین داشت توی رویا غرق میشد. اولین بوسه جونگین با یه دختر بود ولی یادش نمیومد کی بوسیدن دختر ها انقدر براش لذت بخش بوده باشه! شاید از این به بعد باید فقط با جنس موافق وارد رابطه میشد، نه؟

وقتی لوهان اونقدر با خودش و افکارش یکی به دو کرد که تونست به نتیجه برسه، بشکنی زد که توجه جونگین رو به خودش جلب کنه:

-خب کیم کای! چه توضیحی برای این کارت داری؟

جونگین بچگانه اخم کرد و گفت:

-نه!

-چی نه؟!

-بگوو کاریزما!

لوهان لحظه ای به قیافه جونگین نگاه کرد و بعد لبخند زد. دستاشو لای موهای جونگین کرد و به همشون ریخت:

-آیگو چقدر این کیوته! از این به بعد بیشتر مست کن باشه؟

-خودتم دلت میخوادا!

لوهان با فهمیدن سوتی ناجوری که داده با دستپاچگی صداشو صاف کرد و اعتراض کرد:

-باشه بابا! خب دلیل کارتو بگو.

꧁𝑊𝑒𝑡 𝑃𝑎𝑣𝑒𝑚𝑒𝑛𝑡𝑠☔︎ [𝐶𝑂𝑀𝑃𝐿𝐸𝑇𝐸𝐷✔︎]꧂Où les histoires vivent. Découvrez maintenant