HELPING

1.8K 420 147
                                    

نبايد اين فرصتو تلف ميكرد!

نميدونست يونگي ميتونست وجودشو احساس كنه يا نه
محكم دستش رو دور كمر يونگي حلقه كرد و سفت بغلش كرد

جيمين:( زودي برميگردم هيونگ)

دستاشو از دور كمر يونگي باز كرد و به سمت سالني كه راهروي اي سي يو از اونجا شروع ميشد رفت

چندتا اسانسور اونجا بود كه كنار اونا راهپله قرار داشت
دكمه ي اسانسورو فشار داد و منتظر موند تا اسانسور به طبقه سه يعني طبقه اي كه جيمين داخلش حضور داشت بياد

جيمين كمي منتظر موند تا درهاي اسانسور بروش باز شدن
اما وقتي نگاهش رو داخل اسانسور انداخت نتونست واردش بشه
توي اسانسور دو نفر ادم بيشتر نبود به علاوه يك روح كه كف اسانسور نشسته بود

اسانسور دراز و پهن بود ولي جيمين نميتونست بره داخلش...
حقيقتا ... ميترسيد...
اگه دوباره ميرفت داخل و اسانسور سقوط ميكرد چي؟

درسته كه الان روح بود و نميمرد ولي لحظه ي سقوط اسانسور هتل انقدر ترسيده بود كه اگه از ضربه ي سرش نميرفت تو كما قطعا از ترس ميرفت!

پوفي كشيد و در اسانسور بسته شد
ولي تونست حرف يكي از ادماي زنده داخل اسانسورو بشنوه
-مردم چشونه چرا دكمه رو ميزنن و ميرن؟

پوفي كشيد و تصميم گرفت از راهپله ها استفاده كنه 
خواست سمت پله ها بره كه صداي پسري رو پشت سرش شنيد و از همون طرف احساس سرماي كمي كرد

برگشت به سمت صدا و با روح پسري قدبلند كه لبخند زده بود و چاله لپش گود شده بود روبرو شد
ولي اين روح قطعا نامجون نبود... اون صداي نامجونو ميشناخت

جيمين:( عام...ميتونم كمكتون كنم؟)

لبخند پسر پر رنگ تر شد و دستشو سمت جيمين گرفت
-من پارك چانيولم دوست يونگي

جيمين اسم پارك چانيول رو چند ساعت قبل از زبون يونگي شنيده بود
ولي نميتونست به اين روح اعتماد كنه
چجوري كلا بايد به روح ها اعتماد ميكرد؟
پس چيزي نگفت و به پسر خيره شد ولي چانيول ادامه داد

چانيول:( دوست پسر بيون بكهيون)

جيمين حسابي تعجب كرده بود
شايد اون همون روحي بود كه خودشو شبيه چانيول كرده بود و داشت گولش ميزد

جيمين:( عام ... خب...)

چانيول خنديدو دستشو انداخت
چانيول:( بهم اعتماد كن جيمين ميتونم بهت ثابتش كنم)

وقتي ديد كه روح چانيول اسمش رو ميدونه بيشتر از قبل مشكوك شد و كمي هم ترسيد

چانيول سمت راهپله ها رفت
چانيول:( ميخاي بهت ثابت كنم؟ مياي بريم پش بكهيون؟)

جيمين نميتونست با اون روح بره
اونو نميشناخت و نميدونست داره راست ميگه يا نه

جيمين:( من از كجا بدونم كه نميخاي كاري كني؟)

SEEWhere stories live. Discover now